کارشوهرمنم جوریه ک دورش پراز دختره حتا همکارشم که باهم باید برن بازدید وماموریت خانمی همسن خودمه حتا شهرستانا هم ماهی یکبار باید برن باهم
از اونطرفم دفتر کاریم ۵تا مرد هستن فقط من خانمم،بخش تولیدهم که کامل مرد هستن یعنی منم روزانه با۶۰تا اقا سروکاردارم بجز رییس ومدیرا که ماهم هفته ای یکبار بابد بریم ماموریت کاری یعنی من تنها خانم به همراه حداقل۳تا آقا
ولی نه شوهرم جز من چشمش کسی دیگه رو میبینه نه حلقه از دستش میفته ونه من چشمم جز شوهرم کسی دیگه رو میبینه بااینکه مدیرایی که من باهاشون سروکار دارم همه از کله گندهای شهرمون هستن...
روزی هزاربارم بهم میگه خوشگلترین زن دنیایی روزی هزاربارم ازم تعریف میکنه هربارم لباس عوض میکنم از تیپم تعریف میکنه
روزی هزاربارم براش عکس بفرستم مثل روز اول قربون صدقم میره
میدونی همه اینا فقط ب طرفت بستگی داره که چشمش چیو ببینه