2777
2789

من چند ساله بااین آقا ازدواج کردم و اصلا هم قصد بچه دار شدن نداشتم تااینکه انفولانزا گرفتم و نمیدونستم که آنتی بیوتیک اثر قرص جلوگیری رو از بین میبره و این شد که باردار شدم بعدش هم خیلی راه ها برای سقط انجام دادم مثل زعفران و دمنوش و پریدن از پله و...


آخرش خواستم قرص بخورم که از هر ده نفر نه تاشون گفتن سقط عمدی برای بارداری اول امکان نازایی رو خیلی خیلی بالا میبره و خلاصه نگهش داشتم


بماند که الان تمام زندگیمه و بخاطر وجود بچه م دارم این جهنم رو تحمل میکنم اما اینارو گفتم که نگید چرا بچه دار شدی و...

مامان ها✋✋ طاها من مشکل توجه تمرکز و تاخیر کلام داشت.

دو سال برای گفتار درمانی حضوری می‌رفتیم که بی نتیجه بود.😔

تا با خانه رشد که صد تا درمانگر تخصصی گفتار و کار و روانشناس آنلاین هستن آشنا شدم، برای هر مشکلی هم آقای خلیلی بهترین درمانگر رو بهم معرفی کرد. 

این مدت خدا رو شکر پسرم خیلی پیشرفت کرده.🤩🤩

اگه نگران رشد و تربیت فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید.

دوران نامزدی خیلی خوب بود و کلا همه چی نرمال

بااینکه مذهبی بود اما بهم گیر نمیداد و فقط میگفت دوس ندارم مانتوی کوتاه یا شلوار تنگ بپوشی و خوب برای منم قابل پذیرش بود و به حرفش گوش میدادم

آروم بود و توی هر پیامش هزارتا جمله و کلمه عاشقانه بکار می‌برد مدام بهم زنگ میزد حتی اگه تو اوج سر شلوغی هم بود بازم غیرممکن بود که حالم رو نپرسه

بهم اهمیت میداد به خانوادم خیلی محبت می‌کرد و احترام قائل میشد و صدالبته خانواده ی منم هزاربرابر اون احترامش رو داشتن و همیشه میگفتن اون پسر نداشته مونه

شاید بگین خب دوران نامزدی همه همینن اما واقعا اینطور نیست من تواین نی نی سایت هزارتا تاپیک دیدم که حتی کتکم خوردن و هزارنوع بی احترامی بهشون شده

پربازدیدی برام مهم نیست خواستین آخرش گزارش بزنید تاپیک بترکه اما حداقل چندنفر بخونن مثل من بدبخت نشن

خب چی شد؟

دکتر انوشه میگه:اعتمادالمثنی نداره✋️یاحضرت ابوالفضل عباس(ع)حاجت دارم شفاعتم کن.دلم اسیر چَشی بی که هیچ وفا ناشت

این وسط فقط یه مشکلی وجود داشت که ذهنم رو درگیر می‌کرد اونم اینکه تو خرج کردن زیاد دست و دلباز نبود مثلا وقتی میرفتیم خرید انقدرررر چونه میزد سر تخفیف که من میگفتم بابا نمیخوام فقط از مغازه بریم بیرون یا وقتی عقد کردیم به زووووور ماهیانه یه مبلغی بهم میداد

من این موضوع رو به خانوادم گفتن و اونا کاملا حق رو به همسرم دادن میگفتن خب چندوقت دیگه عروسیتونه و بنده خدا داره پولاشو جمع میکنه و منم قبول میکردم و چون تمام هزینه رو خودش میداد از نامزدی تاعروسی و خانوادش یک ریال کمکمش نمیکردن بیشتر بهش حق میدادم و رو اینم چشم بستم و گفتم پس من اشتباه میکنم و خسیس نیست

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز