2777
2789
عنوان

این دختره ی بیشرف بدریختو ببینید چکار کرد

| مشاهده متن کامل بحث + 942 بازدید | 48 پست

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

من اصلا یادم نبود چنین موجودی هم هست ک بخوام اصلا ببینم آنفالو کرده یا هستش یا چی چه برسه بخواد دلخو ...

به چیت حسودی کرده؟

من مطمئنم قیافه خودتم پر عیب و ایراده الکی رو ملت اسم نذار بابا

مقصدمان یکی بود، اما مسیر هایمان فرق داشت. آن ها می‌دویدند..اما من می جنگیدم با دستانی که برای رسیدن کافی نبودند..

چقد امضات قشنگه😍

چشمای تو قشنگه عزیز دلم؛ لطف داری 💚🌱

تو خنکی اون ور بالشتی، چایی بعد کاری، سیگار نیمه شبی، تو اولین بارون پائیزی، بغل شدن وسط گریه ای، بوی خاک بارون خورده ای، تو شیرینی اولین حقوقی، بوی خوب لباس نویی، تو بوی یاسی، آب رو آتیشی، رنگین کمون بعد بارونی، تو مجموع احوالات خوب جهانی.💞. حـرفی؛ سخنـی: https://daigo.ir/secret/51158064435

بیشتر ببینید

اسی من تایپک ات و گذری دیدم و صرفا نظرم رو میدم دیدگاهت و جوابت هیچ اهمیتی نداره.

ولی واقعا موجود دوست داشتنی ای نیستی.. یا این طرز فکرت و طرز حرف زدنت و دیدت به ادما، خب معلومه شناختت نخواسته ادامه بده

مقصدمان یکی بود، اما مسیر هایمان فرق داشت. آن ها می‌دویدند..اما من می جنگیدم با دستانی که برای رسیدن کافی نبودند..

دوستي كه من يك سال حتي شده بود روزي ١٠ ساعت باهاش مكالمه داشتم تو تمام ناراحتي و تنهايي كنارش بودم نميتونستم به زندگيم برسم خوابم خواب بود چون شبا تا صبح حرف ميزد باهام هر چي ميگفتم روزا زنگ بزن نميزد اخرش متوجه شدم چقدر ازم سواستفاده كرده بعدم خودش ناگهان قطع رابطه كرد بدون هيچ حرفي منم شمارشو از همه جا حذف كردم درسته ارامش به زندگيم برگشته اما ناراحتم كه چرا صدمو براش گذاشتم 

فقط 17 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
حالا اینجا همه به تو گیر دادن ولی مطمئنم بهت حسادت میکنه،کم اورده پیشت

وااااای این توهما چیه.

ممکنه آدم با ده نفر حال نکنه و از یه جایی نخوادباهاشوت حرف بزنه و آن فالو ون کنه چه ربطی به حسادت داره

واسه خود من صد بار پیش اومده یه رفتار یا کاری از یکی میبینم که با خودم. میگم این چه بی شخصیه یا هرچی. و خیلی یهویی دیگه اصلا حسابش نمیکنم و ببینمش انگار ادم ندیدم

مقصدمان یکی بود، اما مسیر هایمان فرق داشت. آن ها می‌دویدند..اما من می جنگیدم با دستانی که برای رسیدن کافی نبودند..

وااااای این توهما چیه.ممکنه آدم با ده نفر حال نکنه و از یه جایی نخوادباهاشوت حرف بزنه و آن فالو ون ک ...

کسی که کسیو حساب نکنه آنفالو نمیکنه دخترگل

آنفالو کردن و تلاش برای بی توجهی خودش یه نوع توجه قوی هست

کسی که مکالمه بخصوصی باهاش نداری ولی سعی میکنه تخلیه ی خشم انجام‌ بده و مطمئنا باسنش شوخته

بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد. 
اسی من تایپک ات و گذری دیدم و صرفا نظرم رو میدم دیدگاهت و جوابت هیچ اهمیتی نداره.ولی واقعا موجود دوس ...

ببین عزیزم تو هنوز سنت به جایی نرسیده بخوای گذر بزنی به مطالب کسی و نظری بدی

بزرگتر شدی روی نظراتت فکرمیکنم. 

بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد. 
به چیت حسودی کرده؟من مطمئنم قیافه خودتم پر عیب و ایراده الکی رو ملت اسم نذار بابا

شما هم همذات پنداری عجیبی کردی با این همکلاسی عتیقه ی من علت چیه؟ خاطرات تلخت زنده شد؟ والله اگر غیر این باشه

وگرنه انقدر کامنت بلند بالا گذاشتن تویه تاپیک و سعی به تخریب من بی دلیل نیست


بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد. 
حالا اینجا همه به تو گیر دادن ولی مطمئنم بهت حسادت میکنه،کم اورده پیشت


خدا شاهده من تابحال حرف بدی پشت سر کسی نزدم وگرنه انقدر عصبانی نبودم بجاش میترسیدم که نکنه فلانی حرفامو فهمیده که اینکارو کرده

برعکس خیلی باهاش خوب رفتار کردم از این ناراحتم... 

از برخورد بی دلیلش عصبانی شدم

بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد. 
خوب سوزوندتت.دمش گرم


خب باشه من سوختم 

شما چرا خوشحالی؟ 

یه روانپزشک خودتو معرفی کن

بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد. 
شما هم همذات پنداری عجیبی کردی با این همکلاسی عتیقه ی من علت چیه؟ خاطرات تلخت زنده شد؟ والله اگر غیر ...

آره خاطراتم زنده شد وقتی یکی رو ... محل میکردم و میسوخت


این چرت و پرتا چیه دختر؟با همه مشکل داریا

مقصدمان یکی بود، اما مسیر هایمان فرق داشت. آن ها می‌دویدند..اما من می جنگیدم با دستانی که برای رسیدن کافی نبودند..

ببین عزیزم تو هنوز سنت به جایی نرسیده بخوای گذر بزنی به مطالب کسی و نظری بدیبزرگتر شدی روی نظراتت فک ...

دیگه فک کن توکه هم سن ننه منی ام متوجه این نشدی


باشه تو راست میگی

ریپ نزن منو مامان بزرگ

بای

مقصدمان یکی بود، اما مسیر هایمان فرق داشت. آن ها می‌دویدند..اما من می جنگیدم با دستانی که برای رسیدن کافی نبودند..

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز