منم آشنامون صبوری کرد و صبوری الان علاوه بر اینکه نه خونه داره یا زندگی مثل ادم .بچه هاش هم ب لطف پدرشون بدبخت شدن و هر کدوم یه ضربه زد بهشون زبان زده فامیل شدن تو بیچارگی با اینکه مایه دار زمانش بوده شوهره ...
خب از دید شما ازدواج آزمون و خطاست. آره اگه بچه ای در کار نباشه مشکلی نیست.
ولی اگه بچه ای از یکی از ازدواجها اومد، اونوقت چی؟ یه وقت کسی ازدواج می کنه و جدا میشه، دومی همه ی تلاش و وقت و مشاوره و دقتش رو میذاره، حالا یه مشکلی مثل ناباروری و مرگ و ...پیش میاد.
ولی دیگه این که بری ببینی اینم خائنه جدا شی، بعدی پارانوئیده، جدا شی، بعدی....یه جایی شانسی خوب به پستت بخوره، این دیگه اصلا صبر و فکر و منطق و تحقیق هیچ جایی نداره. طرف با آزمون و خطا پیش می‌ره. اگه اینم بد در اومده بود واقعا چی کار می کردی
اصلا عذاب نگیر دوره آزادی بابا اینقدر توهین کتک هنوز نشستی خدارشکر خودت کارشغل داری منم ازدواج اولم خیانت دیدم جداشدم درباره ازدواج دوم کردم با یکی گفتم بهترین انتخاب کردم ۳سال زندگی کردم دیدم واقعآ نمیشه زندگی کنم من ازدواج اول بچه داشتم لعنتی قبول کرد بعد دلم خون کرد یسره بعث دعوا داشتیم رفتم درخواست دادم آمد توافقی جداشدیم خدارشکر ۲۰روز پیش دفترطلاق رفتیم همچی تمام کردیم بخدا تمام هذینه خودم دادم حتٱ وکیل گرفتم ۱۰میلیون دادم فقط آزاد بشم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز