سلام استارتر
من خیلی با خودم کلنجار رفتم که بنویسم یا ننویسم. ببین ما هزار بار هم که بگیم این دیوه جدا شو یا بگیم این فرشته است جدا نشو، بازم اهمیتی نداره چون ما توی زندگی تو نیستیم، خدا هم نیستیم که دقیقا بدونیم چی برات بهتره. باید بشینی ببینی توی زندگیت هدفت چیه. چه چیزی برات مهم تره و چقدر حاضری بابتش فدا کنی. ممکنه شوهرت غیر قابل اصلاح باشه، ممکنه هم ارزش صبر درست تو رو داشته باشه. چیزی که من میبینم مردیه که تربیت خانوادگی درستی نداشته و بعد از اون هم تجربیات مثبتی نداشته. واسه همین فکر میکنه اگر تو پنجره رو بزنی کنار یا تو داری دید میزنی، یا یکی تو رو دید میزنه.
بازم میگم، من نمیدونم کدومش درسته. ولی اگر تصمیمت بر موندن شد، با خدا و امام زمان معامله کن و صبر کن. چون خیلی کار سختیه و تنهایی ادم نمیتونه. همسر شما میخواد قدرتش رو به رخ بکشه عزتش رو حفظ کنه. ولی این اعتماد به نفس و ارزش رو خانوادش بهش ندادن، خودش هم از درون احساس ارزشمندی نداره، واسه همین برای اینکه خودشو اثبات کنه، میاد شما رو از حق طبیعیت که دیدن خانوادت هست محروم میکنه که بگه من مردم، من رئیسم. همه مردا در ذات دارن، حالا بگیم بیشترشون ولی برای شما بروزش ناسالمه.
راهش اینه که غرورتو بذاری کنار. برای کار های کوچیکش ازش تشکر کنی، مثلا میوه خریدن. بهش محبتتو ابراز کنی، و این ابراز در جهتی باشه که قدرت و مردونگیاشو نشون بده. و هرچیزی گفت، مخالفتت رو مستقیم ابراز نکنی، بگی چشم. مردا خیلی وقتا واسه اینکه حرف خودشون باشه پافشاری میکنن، بعد که میبینن سر جنگ نداری کوتاه میان.
به مجرد اینکه شما شروع بکنی تغییر بدی رفتارت رو، رفتارش بدتر میشه چون به سبک قبلی عادت داره و فکر میکنه این نمایش هست، برای همین باید واقعا صبوری کرد.
اگر این پیام رو خوندی و خواستی بیشتر صحبت کنیم درخواست بده.
اخرش هم نظر شخصی خودم رو عرض میکنم. به نظرم هیچ انسانی ارزش نداره انقدر براش تلاش کنی، اما تو ارزشش رو داری که برای زندگیت تلاش کنی و معامله اش کنی با خدا. در غیر این صورت ادم پیر و رنجور میشه.
امیدوارم برات خیر پیش بیاد