مدام راجب یه مسئله ای فکر کردن مثلا اتفاقی که در گذشته افتاده
یا مدام راجب اتفاقی که قراره در آینده بیفته یا نیفته تصویر سازی و گاها صحبت تو ذهنت با خودت و کسایی که تو اون اتفاق دخیلن
افکار منفی که پشت سرش پشیمونی، ترس، استرس، اضطراب و غم میاد
مدام یه گفتگویی رو که شاید اخیرا داشتی یا باید بعدا داشته باشی تو سرت تکرار کردن
حتی جلو جلو رفتن و سوال پرسیدن و جواب دادن (مثلا اگه فلانی اینجوری گفت من اینجوری جواب می دم)
بزرگ کردن اتفاقا بیش از حد لزوم
تحلیل زیاد اتفاقایی که برای دیگران کاملا عادی و طبیعیه و به اصطلاح مورو از ماست کشیدن تا حدی که از دیدگاهایی که به مسائل نگاه می کنی و فرضیه می سازی که شیطونم کرک و پرش می ریزه
و دائم بین این چند حالت در نوسانی
🤣😂
تموم زورمو زدم برات تا جایی که می شد بازش کنم