دیروز دوستم آورده بودم خونمون دوستمم که پرو همش داشت میوه میخورد منم که رفتم تو اشپزخونه براش آجیل بیارم مامانم گفت این چه وعزشه هردفعه میاد اینجا میخوره و میخوابه😡دوستمم که شنید اینا چقدر پرون پشت سر من حرف میزنن😒در اشپزخونه هم که باز بود صدا رفت و مامانم شنید😟مامانم عصبانی شد و با صدای بلند داد زد🗣️ این چه وضع دوست پیدا گردنه دوتا دوست درست پیدا کن😠دوستمم که اینو شنید عصبانی شد و اومد تو اشپزخونه و به مامانم گفت این چه وضع مهمون داریه؟🤨مامانمم.گفت:تو چقدر پر روی که هردفعه میخوری و میخوابی😤دوستمم که پرو تر از قبل شده بود گفت: به درک مهمون هرکاری کنه شما باید عاقل و آروم بشینید منم که هی اینا رو از هم جدا کنم نمی شد😕
یهو مامانم دوستم رو مهکم هول داد😧دوستمم گفت به اینم میگن .مامان.🙄منم محکم دست دوستم رو گرفتم و هولش دادم بیرون😪
“آخرش هم نتیجه گرفتم با همچین آدمای رفیق نشم”
بنظرتون کار ٫دوستم٫ بد بود یا کار ٫مامانم٫ بد یا ٫من٫؟