دختر حیف توعه بخدا نکن این کارو با خودت
بزار یه چیزی برات تعریف کنم ولی خلاصه میگم
یه بنده خدایی می شناختم معلمی خونده بود
تو همین سن و سال عاشق یه پسری میشه پسره هم وعده و وعید که میاد خواستگاری
به هر طریقی این وصلت قبل اینکه جور بگیره میپاشه چرا؟
چون والدین پسره براش میرن خواستگاری یه دختر دیگه از فامیلاشون و پسره هم بدش نمیومده انگار
کار هر روز این دختر شده بود گریه
حالا پسره هم خیلی آدم تاپ و سطح بالایی نبودا
خلاصه دختره از دین و خدا و همه چی زده میشه حتی پیش دعانویس ام میرفتن میگفتن اینا مال همن و ...
اخرش میبینن فایده نداره بخاطر حرف دعا نویس اینجوری ادامه بدن( حدودا ۲.۳ سال درگیر بودن)
همین که دختره این پسره رو رها میکنه کلیییی خواستگار براش میاد
که با یه طلا فروش هم ازدواج میکنه اخرش
دوسال پیش هم عقد شون بود