2777
2789

خیلی پیش اومده رفتم خرید ،حالا من چادری ام و اصلا لبخند هم نمی‌زنم چهره ی جذابی هم ندارم بعد دیدم یکی داره مثل شمر نگام می‌کنه بعدش متوجه شدم همسر صاحب مغازه س🙄

چرا فکر میکنن همه برا شوهر داغونشون نقشه داره🙄

اگه دعوامون شد جواب نده چون نگا نمیکنم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

🤦🤦🤦😂😂منم زیاد اتفاق افتاده واییی ی بار رفتیم ی مغازه ای وایی مرد موهاش بلند فر وز ی تل مشکی ها گذاشته بود من نگاهش نکردم ها ولی زن ی جوری نگاهم میکرد خوردم زن با چشماش 

من ی مادرم ی زن که تمام دغدغه اش بچه اش امیدوارم هیچ پدرومادری امتحان نشه  الهم صل ال محمدوال محمد و عجل فرجهم

منم واسه عید رفتیم مغازه لباس مردونه 

شوهرم تو پرو بود یه خانم هم جلوی در پرو بغلی بود شوهر اونم تو پرو بود آنقدر بهم چپ چپ نگاه کرد و منو زیر نظر داشت واقعا ریده شد به اعصابم منم بی اعتماد به نفس همش زمینو نگاه میکردم تا خیالش راحت باشه ولی تو دلم میگفتم دیوث من خودم شوهر دارم بخدا همین یکی کافیمه 

واقعا چه مرگشونه 

دقیقا منم دیدم

باز لباسفروشی یه چیزی 

هفته قبل کتابفروشی رفتم با مادرم.. زنش عین چی پرید از قفسه ها بیرون چون شنید صدا خانم میاد.. اومد چسبید به شوهرش پشت میز و چپ چپ هم نگاه میکرد که یعنی با شوهرم حرف نزنید!!! کتابو چجوری سفارش برم پس؟ محیط فرهنگی اخه جای این عقده بازیاس؟ اعتماد نداری خب نذار شوهرت کار کنه 😐😐

 من شوهر قناص تو رو میخوام چیکار؟؟ هنوز هم نگاه چپ چپش رو یادم نرفته.. کتاب هم نگرفتم چون حیف پول بره تو حلقوم این مدل زنای متوهم که ذهن کثیفی نسبت به بقیه همجنساشون دارن

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز