رابطه ۳ سال خانواده هام در جریانن قصدشم ازدواج بود ولی ۵ماهه پدرش فوت شده یهو عوض شده تک پسره میگ دیگ من مسئولیت رو دوشمه نمیتونم ازدواج کنم اگر گزینه خوبی بود برو، یا اینکه باید با مادرم زندگی کنی..
میگ قبل بابام فقط خودم بودم اما الان تنها نیستم مادر و خواهرامم هستن،،خواهراش مجردن از خودش کوچیکترن
.. بنظرتون چون داغش تازه اس اینجوری میگه و چون سختشه مسیولیتش زیاد شده یا دیگ دختررو دوست نداره و دختره بره دنبال زندگیش؟ اخه قبلش مدام میگف دعا کن بتونم بیام تا سال اینده بریم سر خونه زندگی خودمون.. حتی مادر و خواهراشم میدونن
تو هر لحظه زندگیت سعی کن شاد و خوشحال باشیتو یه ثانیه از زندگی قبلیت که گذشت رو نمیتونی برگردونی پس همیشه حال خودت رو خوب نگه دار😊❤ من همیشه عشق رو دوست داشتمالان حس عجیب تری بهش دارم. امیدوارم شماهم به وقت و مناسب ترین مورد رو در زمینه عشق تجربه کنید.
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .
خب الان توقع داری خانواده شو ول کنه بیاد با شما برین یه جای دیگه زندگی کنید ؟خیلی آدم سیب زمینی باید ...
کی گفت الان خانوادشو ول کنه؟ دختره تاخالا اصن تو ازدواج اجبارش نکرده ولی برای اینده هدف جفتشون ازدواج بده پسره یهو بدون پیش زمینه این حرفو زده این یک.. بعدشم خیلی ها عزیز از دست میدن مگه قراره بخاطر بک نفر که فوت شده خودشونم از زندگی دست بکشن بلخره کادر و خواهراش ادمای بالغی ان قرار نیست همیشه به این تکیه کنن در صورتی ک ازدواجم دلیلی نمیشه پشت و پناه اونا نباشه نمیدونم واقعا