2777
2789
عنوان

ترس ها وخجالت های مسخره ی زندگیتون چیه

| مشاهده متن کامل بحث + 101458 بازدید | 1085 پست
همش برمیگرده ب بچگی یا مقایسه شدیمیا سرزنش شدیمیا خبر بد شنیدیم اخه میگن ۷۰درصد شخصیت قبل از ۷سالگی ...

همینطوره 👌👌

کتاب نیمه تاریک وجود از همین سکانس های بچگی حرف میزنه که باید رصد کنین و سکانس ها را کشف کنین و حلش کنین

در این مکان به زودی اخبار جدیدی ثبت خواهد شد🧡

مامان ها✋✋ طاها من مشکل توجه تمرکز و تاخیر کلام داشت.

دو سال برای گفتار درمانی حضوری می‌رفتیم که بی نتیجه بود.😔

تا با خانه رشد که صد تا درمانگر تخصصی گفتار و کار و روانشناس آنلاین هستن آشنا شدم، برای هر مشکلی هم آقای خلیلی بهترین درمانگر رو بهم معرفی کرد. 

این مدت خدا رو شکر پسرم خیلی پیشرفت کرده.🤩🤩

اگه نگران رشد و تربیت فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید.

مثلا از ارتباط چشمی با جنس مخالف خجالت میکشم حس میکنم پیش خودش میگه این زشته 

پیش ادمای پولدار خجالتیم

از رفتن به سالنای باکلاس خجالتیم

از تنهایی جای رفتن مثلا هیچوقت نمیتونم برم کافه


منم وقتی بچه بودم موقع باد کردن بادکنک، یهو اشتباه کردم از دستم ول شد رفت توی دهنم و اون حین که داش ...

واای چه وحشتناک

 #یه_نصیحت‌_دوستانه‌🤔 می‌دونی رفیق؛حقیقتش‌ اینه که هممون‌ یه روزی پیر میشیم‌...نه چهره‌ای که الان داریم برامون می‌مونه نه این بر و بازو‌ و هیکلی‌ که احیاناً به هم زدیم!☝️اون روزی که این سرمایه‌ها از دست بره، دیگه فقط خاطره‌هایی که باهاشون‌ ساختیم مهمه‌...👈 اینکه‌ هیکل و قیافه و از همه مهم‌تر دلمون رو برای چی گذاشتیم وسط ؟؟❌برای رابطه‌های نادرست؟❌برای آدمای نادرست؟❌برای کارای‌ نادرست؟چند ثانیه خودِ پیر‌ و از رنگ و رو افتاده‌‌مون رو تصور‌ کنیم؛ چی از دست دادیم تو این‌ سال‌ها...؟؟ درست زندگی کنیم،همونطور که خدا ازمون خواسته...

بیشتر ببینید

من از زل زدن مردم تو خیابون به خودم میترسم 

از تنهایی کافه رفتن یه مقدار میترسم ولی انجامش دادم

از اینکه تو کارم ضایع بشم میترسم

از عبور کردن از خیابون شلوغ هم میترسم ،یبار به یه پلیس گفتم میشه منو‌ رد کنی دارم سکته میکنم 😂

الهی مرا آن ده که آن به ... 

واای چه وحشتناک

آره خیییییلی  یه لحظه بدجور شوکه شدم.  الانم موقع باد کردن بادکنک همش یاد اون خاطره میفتم. 

در من، مریم امیرجلالی پریود شده..............همه چیز خراب اندر خراب است.زندگی، هوا، کشتنِ وقت، همه چیز.هیچ معلوم نیست که چه خواهد شد.توضیح جزئیات جز دردسر نتیجه‌ای ندارد...
مثلا از ارتباط چشمی با جنس مخالف خجالت میکشم حس میکنم پیش خودش میگه این زشته پیش ادمای پولدار خجالتی ...

چرا بگه زشته؟  شایدم بگه خوشگله.  

در من، مریم امیرجلالی پریود شده..............همه چیز خراب اندر خراب است.زندگی، هوا، کشتنِ وقت، همه چیز.هیچ معلوم نیست که چه خواهد شد.توضیح جزئیات جز دردسر نتیجه‌ای ندارد...
ما کلأ تو خونه وقتی میخایم فارسی صحبت کنیمقاطی میکنیم یه کلمه عربی یه کلمه فارسی یعنی محض خندهولی من ...

اشکالی نداره مخاطب کاملا متوجه میشه که شما دوزبانه هستید .و منتظر میمونه تا بیاد بیارید جملاتتون رو .من یه دوست دوزبانه دارم ایشون هم توی فارسی حرف زدن گیر میکنه ولی هیچ کس مشکلی نداره صبر میکنیم جملشو تموم کنه .

لایک نکنید .توروخدا 
ینی حل شدنیه؟

بله 

مثلا حسادت را مثال بزنم 

دختر بچه ها را دیدین که راحت حسادت شون را نشون میدن...بچه ای بره بغل پدر و مادرشون، سریع عکس العمل نشون میدن...این حسادت تو بچگی قشنگه...ولی جایی تو سکانسی و یا جمعی، متوجه میشه که حسادت یه اخلاق زشته و باید مخفی کنه ...همین دختر رفته رفته بزرگ میشه و حسادت را پنهون میکنه ...حسادت  توپی هست که وقتی میخوای پنهونش کنی مثل این هستش که  میخوای تو آب فرو بکنی و موفقم میشی ولی توپ زیر آب نمیمونه و با جهش میاد روی سطح آب دوباره ...

دیدین که همه ما متوجه میشیم کسی حسادت داره؟..چون خود فرد حسود تصور اشتباه  میکنه که دیده نمیشه و کسی حسادتش را نمیفهمه..چون حسادت را مزیَن میکنه که کسی نفهمه و یا زیر آب به زور پنهانش کرده..

همون دختر کوچولو اگه که  در بچگی موقعی که حسادت کرده، والدینش با واژه " نوع دوستی" اشناش کنن، دیگه حسادت، براش نیمه تاریک وجود نمیشه...نوع دوستی براش میشه ارزش...

یعنی قرار نیست که حسادت را سرکوب کنیم بلکه باید به رسمیت بشناسیش و در کنارش نوع دوستی و از خودگذشتگی و غیره را هم یاد بگیریم...

کتاب نیمه تاریک وجود کمک میکنه که ما بفهمیم دلیل حسادت مون یا در اینجا منزوی بودن ها وغیره چی بوده و چرا ایجاد شده و باید چه کرد...این کتاب تمریناتی خوبی داره و مثال های خوبی هم زده ...مشکل این هستش که خیلی ها نمیخونن و یا حوصله حل مسئله را ندارند.

در این مکان به زودی اخبار جدیدی ثبت خواهد شد🧡

از اینکه تو چشم اعضای خونوادم نگاه کنم خجالت میکشم 

با غریبه ها یا آشنای دور و اقولم و اینا ارتباط چشمی میگیرم و مشکلی هم ندارم. 

ولی نمیتونم بیشتر از دو چانیه چشمای اعضای خونوادمو نگاه کنم 

مخصوصا مامانم 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792