وای ما یکسال دید و بازدیدمون خیلی باحال بود همه با هم میرفتیم خونه طرف بعد اونا هم میگفتن بعدش میرین خونه کی اینا هم میگفتن خونه فلانی بعد اونم میگفت صبر کنین ما هم حاضر بشیم بیایم بعد همینطور این چرخه ادامه داشت و تعداد زیاد میشد انگار میرفتیم جنگ
همون موقع هم برای من خیلی مسخره بود هعییی میخندیدم هعییی مامانم میزد تو پهلوم😂
واقعاً خاطره سمی هست 🤦🏻♀️