بله
چون خانواده و فامیل خودم چندان مذهبی نیستن و توی عذاب و اذیتم
واقعا غبطه میخورم به خانواده های مذهبی
مثلا الان شب قدره دلم میخواست مسجد باشم ولی هیچکس منو نمیبره و یا اگه ببره اعصاب خوردی پیش میاد
حسرت هییتای ماه محرمو دارم و...
یا مثلا بعضی فامیلامون عین گاااو سرشونو میندازن برای ناهار میان خونمون بعد من باید با زبون روزه بهشون ناهار بدم به بچه هاشون خوراکی بدم
یا وقتی نماز میخونم مراعات نمیکنن حواسمو پرت میکنن حرف میزنن
در مورد مسائل بالاتر مثل سیاست که دیگه اصلا هیچ
سکوت میکنم وگرنه جنگ میشه
دوست دارم همسرمم مثل خودم باشه
حداقل مادرشوهرم و پدرشوهرم مومن باشن بتونم باهاشون رفت و امد کنم
یا خواهرشوهرو برادرشوهرم مومن باشن بتونم اجازه بدم بچم با بچه هاشون بازی کنه چون خیالم راحته تربیتشون درسته