بسه خسته شدم
من افسردگی دارم این چند روز نمیدونم چه مرگمه همش تو خودمم بهونه میگیرم گریه میکنم
کاری به کسی ندارم تو خودمم
خواهر نفهممم شبا تا صب تو گوش فیلم میبینه متاسفانه اتاقمون مشترکه
خسته شده بودم هرشب از وقتی مدارس بسته شده همینه منم خوابم سبکع دیشب جیغو داد کردم
از صبح بابام راه میره نفرین میکنه سر صدا میکنه درو دیوارو میکوبه
اینو بشکن اونو بشکن
اومده تو اتاق ک یالا پاشو طلب کاری ازم اره اشغال کثافط طلب کاری
بهم میگه بنزین میریزم روت اتیشت میزنم ذستو پا زدنتو نگاه میکنم
شمارو به خدای بالاسر قسم میدم دعا کنی بختم باز شه گم شم برم راحت شم خسته شدمم
خودم کم درد دارم ایناهم اضافه شدم
مادرمم طرفداریشو میکنه میگه چرا حرف میزنی زبون میزنی هرچی میگم مگه من چیکار کردم فقط حرف حرف خودشونه