چقدر توی رفتن بچه پیش همبازیش سخت میگیرید

من بچمو مهد مطمعن میفرستم

خودم خانه بازی میبرمش

با خودمون مهمونی میره

خونه هیج کسی تنها نمیزارم بره در هیچ صورتی 

شما دقت نکردی عزیزم اون استارتر اصلا نسبت به همسایه شناختی نداشت در حد یک سلام و علیک بوده و فقط صرف اینکه خانواده مذهبی بودن بچه اش رو فرستاده رفته اونم اخر شب ! معلومه این کار هیچ توجیهی نداره و اشتباهه

اخه جامعه خرابه

بچه مهد میره میتونه ارتباط برقرار کنه و توی جمع باشه

جامعه خیلی بد شده نگو از قبل اینجوری بوده که نبوده

خودم دختر بودم از صبح تا شب تو کوچه بازی میکردم ظهرا میرفتم ناهار خونه هیچ اتفاقی نیفتاد ولی الان چی جرات داری بفرستی تنها تو کوچه؟

اگه تو خونشون بابایا داداش بزرگ یا اصلا همبازی بزرگتر باشه میتونی بفرستی با خیال راحت؟

هر سخت گیری بد نیست

راستش من میترسم

الان قدیم نیست

زمان ما سر پسر 10 ساله توی اینستا و یوتیوب نبود که 

من ترجیح میدم بچه هام خودشون بازی کنن توی خونه

یا بچه دیگه ای بیاد خونه ما اگه مامانش دلش خواست

اتفاقا همه بدن مگه اینکه خلافش ثابت شه

پسر من اصلا به گوشی دست هم نمیزنه چون عادتش ندادیم از اول.هیچ جا هم تنها نمیزاریم بره حتی به مدت ده دقیقه.ولی عوضش خانه بازی میبرمش با دوستاش بازی کنه.پارک و مهد کودک میبریمش و خیلی هم اجتماعیه وخونگرم

اینا توجیه عزیزم.اتفاق یکبار میفته

من با اسی موافقم! 

از ترس افت گندم نکاریم؟! این که نمیشه! 

ولی میشه آدم به بچه آموزش داد هشدار داد. 

مامانم یکجورری با داداشم رفتار می‌کرد هرچی میشد تو کوچه براش میگفتن و تعریف میکردن. یعنی طرف امین خودشون می دونستن. با آرامش توضیح دادن مسائل و ایجاد قانون و قوانین. میشه کنترل کرد. 

بله پیش هرکسی هم نمیشه فرستاد ولی بچه ها لابد از تعامل با هم بگه هستند. 

ما آخر این چیزایی که گفتیم یه آیت الکرسی به بچه یاد میدیم که همیشه بخونه و خودمون بچه رو بخدا می سپاریم. کار دیگه ای از دست ما برنمیاد! 

البته صدقه هم میندازیم

 با رعایت نکات بالا! 

عزیزم بچه ها تو مدرسه روابط فامیلی رفت و امد با دوستان خانوادگی و ... هم میتونن مهارت های اجتماعی رو یاد بگیرن ، از نظر من اینکه اجازه بدی بچه بره خونه دوستش هیچ اشکالی نداره اما دوستی که کامل رو خانواده شناخت داشته باشی ، نزدیکت باشه و صمنا بچه تو سنی باشه که درست و نادرست رو از هم تشخیص بده و بتونه از خودش مراقبت کنه 

شاایدبگید من مریضم اما تا زمانی که برادرم مجرد بود نذاشتم خونه مادرم بمونه درر صورتی که مطمئن ام سرش قسم میخورم 

خونه مادر شوهرم بردار شوهرم بود نمیذاشتتم تتنها باشه 

الان خونه عمه ش نزدیک ماست اما وقتی شوهرش میاد نمیزارم بره با پسر هاس بزرگتر از خودش تنها نمیشهه با بچه ها بازی کردنی تو جمع اصلا ابدا خونه دوست و حتی خاله ش و عمو دایی  تنها نرفته خودم رفتم فقط گاهی وقتا شب ها خونه مامانم میخوابه با داداشش خیلی هم اجتماعی هست