به دادم برسید دارم دیوونه میشم تک و تنها گیر افتادم تو یه خونه و تنها همدمم گوشی و کتابامه وگرن تا الان سر به بیابون گذاشته بودم شوهرم معتاده از روزی ک عروسی کردم فهمیدم داره شیره میخوره الانم شده متادون و سیگارم ک روزی حداقل یک بسته میکشه کاروبار نداره تنها دارایی مون یه ماشینه ارزونه
۵ماهه اجاره خونه ندادیم قسط وام ازدواجی ک گرفت خورد هم ۲ماهه عقب افتاده امروز فرداست زنگ بزنن به ضامن ک فامیل خودمه خاک برسرم خانواده خودش شونه خالی کردن من مث احمقا رفتم براش ضامن پیدا کردم
خانواده بشدت پاشیده ای داره بابا طلاق گرفته زن گرفته
برادرا همه زن صیغه کردن آبرومونو بردن
خواهرش ک شوگرددی داره و معذرت میخوام برای پول کار میکشه از خودش و الانم فراری شده از دستشون
یه مشت پسر الاف بیکارن
خودم بهترین اخلاق بهترین قیافه بخداقسم
تحصیلاتم ارشد بهترین رشته...گیر افتادم نمیدونم چکارکنم مهریه امو در ازای حق طلاق در دوران عقدم بخشیدم چون داشتم طلاق میگرفتم ازش ولی داداش حیوونم نزاشت و الانم اونه ک مونده خونه بابام نمیزاره من جداشم گم نمیشه بره پی زندگیش منم استقلال مالی ندارم اینم بگم بچه نیاوردم با وجود هزاران جنگ ک باهم کردیم سر بچه اوردن و اصرار خانوادش اما من بچه نیاوردم چون خودم میدونم بچه معتا بودن چیه
الانم خوابه انگااار ن انگار ک قرض ورش داشته خواااب
بگید من چکارکنم دیوونه نشم؟؟؟؟
خانوادم فک میکنن بعد توافق تونستم مهریه مو برگردونم اما حقیقت اینه ک نمیشد چون ساقط شده بود و تنها شرطش طلاق و عقد دوباره بود ک این قبول نکرد