مامانش نگاه نکرد اومد سوامون کرد
ولی باز اومد سمت منو مامانش حمله كرد
بار اولش نيست يكبارم چند سال پيش دقيقا جلوي مامانش اوند كتكم زد سر اينكه من گفتم نميخواد شيريني بگيري براي خونه ي فاميل هزينه كني خودم خونگي درست ميكنم
اومد كتكم زد مامانش اون لحظه چيزي نگفت
ولي چند ساعت بعدش حرصمو در اورد برگشت با كنايه مستقيم هم نه گفت خواهر برادراام دعواشون ميشه همو ميزنن
منم برگشتم گفتم من خواهر برادر دارم پس چرا اونا وحشي نيستن بزنيم همو ميخواست كار پسرشو ماست مالي كنه عوض اينكه نصيحتش كنه بگه دختر مردمو نزن