اشتباه کردم دیشب با دوستم و نامزدش و برادر نامزدش رفتیم خارج آز شهر قرار شد برگردیم ولی گفتن شب رو تو سوییت بمونیم حالا من تا آلان خواب نرفتم و به دوستم میگم بریم میگه نمیشه کسی نیست ببرتمون باید تا ظهر صبر کنیم در صورتی که عصر هم سرکارم و هر کاری میکنم خواب نمیرم آز گرسنگی هم دارم میمیرم کلی خوراکی هست و آز ترس دوستم جرئت ندارم بخرم دو دستی چسبیده و یه بار خواستم بردارم سریع اومد بالا سرم