اتفاقا گفت پیش جاری و برادر شوهر م با چه لحن تند و حرصی هم میگفت زنم زنای قدیم آرایشگاه دیگه چیه زنم مگه میره بیرون کلی هم با همسرم دعوا کرد که چرا گذاشتی بره زنت اینور اونور
عروسی نرفتم موندم خونه همه هم فهمیدن ولی هیچوقت نمیبخشم
ولش تحویلش نگیرنیومد توهم‌نروخونه خانوادش توکاراشتباهی نکردی اون زیادی بزرگش کرده بگو مگه نوکرتم یکسره خونه باشم بهت سرویس بدم دیگه یک چای درست کردن ویک لقمه نون وپنیرکاری داره مردگتده قهرکرده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز