میخوام برم نمیتونم مسئولیت قبوا کنم
۵ ساله باهمیم با گوشت و پوست و استخونم بهش وابستم
میگه پول ندارم آفسردگی دارم بدبختت میکنم نمیتونم بیام جلو
هی میگه بیا کلت کنیم هرشی التماسش میکنم نگهش میدارم
کارم شده گریه دیشی انقدر گریه کردم چشمامو انگار زنبود نیش زده الانم دارم گریه میکنم
هیشکیو ندارم جز اون اگه بره من خانواده هم ندارم نو تاپیکای قبلم گفتم هیشکیو جز اون ندارم
هرشب التماس التماس😭😭چیکار کنم نمیتونم ولش کنم
ولش کن بره
بخواد بر میگرده
میگم ی شب دیگه نگهش دارم ی ماه دیگه ی سال دیگه با التماس نگهش دارم تهش که چی وقتی میخواد بذاره و بره
با خاطره هاش چیکار کنم😭😭
کادو گرفتم واسه تولدش هرروز نشستم با ذوق نگاش کردم تا بدم بهش
یه روز اینقد قشنگ بی سر صدا میره و توام حالت ثد برابر از این که هستی بدتر میشه چرا اینقد خودتو کوچیک میکنی اخه
بهم دست زد گفت زنو شوهریم فقط رسمیش نکردیم مال همیم دیگه😭😭
دنیا به آخر میرسه بره؟
مطمئن باش بره تو یه آدم مستقل و موفقی میشی که توی خواب هم نمیدید
تا الانم دو بار رفته این دفعه اخری ی سال نبود انقدر تمووووم اون یک سالو التماسش کردم تا برگشت
میگه دوستت دارم ولی میدونم با من بدبخت میشی پس بیا کات کنیم تو درستو بخون خاستگار بهتر از من واست پیدا میشه خوشبخت میشی
اما ۵ سال مگه کمه تازه من که هیشکیو ندارم با اون بزرگ شدم انگار من که ضعیفم بیش از حد وابستم 😭
شغلتون چیه چن سالتونه
ایشون در نهایت یه روز میرن.
چ بخای چ نخای دوس پس رت بیلیاقته. قلابش جای دیگه گیر کرده
تمومش کن بره بابا این رابطه حرام رو سودی برات نداره
حالت ب کل عوض میشه با گذر زمان
خواهان کسی باش ک خواهان تو باشد
