دستش خورد به آینه ماشینم.
یکی دو هفته تمام هم دنبال کاراش بودم. منتی هم نیست. روز آخر هم رفتیم پزشک متخصص عکساشو دید. دستش ذره ای خراشیدگی، زخم، خون مردگی، یا ترک و شکستگی هیچی نداشت.
دکتر هم گفت هیچی نیست ولی اون خانم اصرار داشت که درد دارم.
براش حدود ۹۵۰ دارو نوشت که هزینشو دادم.
بعد ۱۰ جلسه فیزیوتراپی هم من گفتم بنویس.
اون روز گذشت و رفتیم رضایت داد که ماشین آزاد شد.
فردای اون روز پسر کوچیکم به شدت اسهال شد و به شدت باسنش زخم شد و همش باید بغل میکردم بعد غروبش این زنه زنگ زد که من خارج شهر هستم و پاشو برو حضوری برام نوبت فیزیو بگیر. حالا بماند که بهش گفتم بچم وضعیتش خرابه ولی با اون حال مجبورم کرد که نه حتماً برو.
رفتم و اونجا شماره نسخه رو زدن گفتن نسخه نداره.
منم راستش از اون روز که به حال بچم رحم نکرد دیگه به بعد اصلاً سراغشو نگرفتم . نه زنگ زدم نه عیادت رفتم.
بعد هفته پیش بعد از ۶ ماه بابامو بیرون دید و بین جماعت به شکل بدی بهش گفت شما خبری از من نگرفتین.
بابام هم حسابی عصبانی شد و از خجالتش در اومد.
بعد این خانم همون شب به من زنگ زد و هزار حرف به پدرم زد به منم گفت ۲۰ جلسه رفتم فیزیوتراپی تو یه تعارف نکردی یبار منو برسونی. دستم هنوز خوب نشده و فلان. پول دارو رو هم که دادی پرت میکنم تو حسابت. آخرشم گوشیرو قطع کرد. منم خدا شاهده همش آرومش میکردم و میگفتم ببخش بابام عصبانیه و فلان. یا گفتم هزینه فیزیو و اسنپ هم بگو برات میزنم. یک حرف بلند نزدم بهش.