2777
2789
عنوان

بیاید سوتی هاتونو بگید بخندیم😍🤣

| مشاهده متن کامل بحث + 334636 بازدید | 1910 پست

من تازه گواهینامه گرفته بودم صبح زود با خواهرم راه افتادیم بریم پیش دوستامون خارج از شهر سر پیچ یه وانتیه زد بهمون یه کوچولو گلگیرم رفت تو

خواهرم اومده بود پایین جیییییییغ می کشید بیشور کثافت آشغال عوضی بیشرف  چرا زدی به ما 

یعنیرچند دیقه همینجوری جیغ میزد و فحش میداد

راننده اومد پایین یه پسر با کلاس و مرتب و خوش تیپ گفت خانم چرا فحش میدین تصادف کردم خسارتشو میدم 

خواهرم بیچاره تازه فهمید ضایع کرده

اللهم صل علی محمد و آل محمد دعا کنین به حق حقانیت صلوات یه  ماشین خوب بخریم دلم ماشین میخواد  دوست ندارم با دو تا بچه آویزون کسی باشم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

همین وضعیت توی رمانا بود آخرش هندی میشد 🤣

پسره خیلی با شخصیت بود بنده خدا 

خواهرم توهم داشت فکر میکرد چون ما دختر بودیم از قصد زده

اللهم صل علی محمد و آل محمد دعا کنین به حق حقانیت صلوات یه  ماشین خوب بخریم دلم ماشین میخواد  دوست ندارم با دو تا بچه آویزون کسی باشم

همین وضعیت توی رمانا بود آخرش هندی میشد 🤣

رنگ پرایدم هارمونی خاصی با شالم داشت

اللهم صل علی محمد و آل محمد دعا کنین به حق حقانیت صلوات یه  ماشین خوب بخریم دلم ماشین میخواد  دوست ندارم با دو تا بچه آویزون کسی باشم

وای دقت کردید ادم موقع حپصحبت کردن جای بعضی حروف رو جا به حا میکنه؟مثلا یه سری من به جای 'غذای بچه ه ...

فقط من میدونم چی کشیدی😭😭😂😂

منم یه سری از کنار کشت سیر رد میشدیم، پسرام و شوهرم تو ماشین بودیم، من یهویی گفتم نگا این سَر ک.. یعنی از شدت خجالت چشمام میسوخت و پر اشک شده بود ،یه اشک ژله ایی که نمیریخت. سر سیر کجا سر ک..کجا چرا من اینو گفتم 😭😭

بیرون بودیم شوهرم گیر داده بود بریم بستنی بخوریم.منم بستنی سنتی دوست ندارم این بستنی شرکتی ها و کیم و نونی رو ترجیح میدم 

نمیدونم اون لحظه چندین کلمه تو ذهنم میچرخید که یهو از گیر زیادیش عصبی شدم و جلو داداشم به شوهرم گفتم من ک ی ر نمیخوام دیگه 😣😭


میخواستم بگم کیم 

اینایی ک میگم سوتی من نیس ولی جر رفتم و تو صحنه بودم پشت چراغ قرمز بودیم مامانم راننده بود پیاده شد ماشینو قفل کرد داشت میرف من بهت زده نگاش میکردم صداش کردم بعدش ترکیدم🤣 یه بارم رفتم به دوستم آب تعلرف کنن گفتم میخوری رف بگ (جیشم میگیره ) گف نه جیش بخورم آبم میاد😐 

خدای من♡چقدر خوبه که از بندت کلافه نمیشی :)🥀
یبار تو تاکسی نشسته بودم مسافر تکمیل، اومدم بگم پیاده میشم بلند گفتم کیهههههه، تو فکر بودم همه منفجر ...

لنتییی مردم از خنده تصور کردم ینی پاره شدم🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

پسر کوچولوی مامان خیلی دوست دارم🧸🐣💙

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792