خانما من ی اشتباهی کردم با ی آقایی دوست شدمممم
بعد ی سال دیدم این یه روانیه ب تمامم عیارههه
دست بر نمیدارههه ببخشید بمن هرطور شده تهمت میزنه بعدش که من ناراحت میشم میگه میرم خودکشی میکنم و جلوشو نگیرم واقعا اینکارو میکنه
جدا میشیم جایی میرم میاد پیش همه دادو هوار میکنه آبرو واسم نمونده
ب خونوادش گفتم اونا هم کاری نمیکنن
میگ من وسلام دوستتتت دارم اخه دوست داشتن اینطوری میشههه؟
هرجا میرم کنترلم میکنه میگ باید بمن بگی من بیام تورو دید بزنم یواشکی
تورو خدا ی راهکاری بدین من ازش خسته شدم دس برنمیداره ی روز گورشو گم میکنه دومین روز میاد با دادو هوار بزور میگ اشتی کن یا خودکشی میکنم
بخدا همه راهارو کردم چاره ندارم امروز تولدمه میخوام آرزوم این باشه اون ازم درس برداره
منم جای خواهرتون یچیزی بگین نجاتم بدین