2777
2789
عنوان

عجیب بود

67 بازدید | 6 پست

امروز بعد حال بد و فکر و خیال رفتم امامزاده اولش یک سلام به امام زاده دادم

بعد رفتم سر قبر نزدیکانم حس خاصی نداشتم هنوز تشویش دادشتم بعد فاتحه و سوره قدر خوندن 

رفتم داخل امامزاده جز یک خانوم کسی نبود

واقعا میگم عجیب بود بوی خوبی که میداد از همه عجیب تر حضور و حس محبتی که از سمتش میومد قوی بود 


همون موقع که نزدیک ضریح شدم اشکم اومد بی هیچ دلیلی 

بعدم نشستم قران بخونم هنوزم اشک ریختن بود ولی ادم اروم میشد همزمان اون حس توجه بود نمی دونم دلیلش چیه 

انگار کلی دلیل بهم میداد و میدونست چی فکر میکنم 

بدون اینکه انتظار داشته باشم کسی بدونه یا بهم توجه کنه...

😭 

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

من ی بار تو زندگیم رفتم سر قبر شهدا😂😂😂 نشستم درد و دل کردن😂😂😂😂 شهدای دفاع مقدس‌ها ، برگشتم دیدم خانواده یارو منتظرن من برم که بیان سر قبر😂😂😂😂 دیگه این‌جور جاها نرفتم😂😂

چون عاقبت کار جهان نیستی است انگار که نیستی تا هستی خوش باش
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792