سلام
هفده سالمه و تک فرزندم
با این که به قول معروف از کوچیکی تو ناز و نعمت بزرگ شدم ولی لوس نبودم هیچوقت خانوادم چیزی کم نمیذارن برام ولی روانمو اذیت میکنن هفده سالمه حریم خصوصی ندارم هنوز اجازه بیرون رفتن ندارم یادم نمیاد هیچوقت تنهایی جایی رفته باشم مادرم همیشه بوده همه جا هیچ دوستی ندارم چون خانوادم در حدی محدودم میکنن که هیچ جایی نمیتونم برم تنهایی . وضع مالی مون خوبه پدرم هم همه چیز برام فراهم میکنه ولی گاهی اوقات تو جمع میشه میگه آدم این همه زحمت بکشه که بچش مالشو بخوره چند سال دیگه یا یه بارم بهم سره سفره با تند رویی گفت نونی که میخوری من زحمت کشیدم براش یا یه بارم یا حس میکنم فکر میکنه من میخام مثلاً ارثی چیزی ازش بخورم به والله که اینطور نیست 💔
بزرگ شدم دیگه ولی تو زمان مدرسه گوشیمو میگیرن ازم الآنم خونه نیستن که گوشیمو در آوردم یکی دوبار تابستون که گوشی دستم بود اصلا برام شارژ یا اینترنت نمیخریدن باورتون میشه اگه با گوشی تایپ میکردم مستقیم میگفتن چرا داری با گوشیت تایپ میکنی یا مثلاً میگفتن تو جمع حق نداری گوشی دستت بگیری یا شبا می اومدن چکم میکردن گوشیمو باید میذاشتم رو اوپن هستید بقیشو بگم ؟