تا اینکه پسرا رو هم دیدم تو دانشگاه 😂
وایی یه بحثی بود ،بین پسرا و مسئول آزمایشگاهمون بابت ازدواج چند روز پیش ،حیف استرس امتحان داشتم و رفتم وسطاش درسمو مرور کنم 😂و نتونستم بیشتر بشنوم ...
خییلییی خوبه ،گیر داده یه پسره ازدواج کنه تو کلاسمون ،حالا سن پسره ۲۰ سالشم نشده هنوز ...
پسره هم به ظاهر خجالت میکشه ولی من که خنده هاشو میشناسم ،خیر سرم یه پسر اینقدری پیشم بزرگ شده و با این پسره ۴ ماهه هر روز داشتم میدیدمش و کلاس داشتم کلا باهاش 😂قشنگ معلومه ذوق درونی داره
الان یه چیزی مثل خوره افتاده به جونم این مسئول آزمایشگاهمون با پسر مورد علاقه امم از این شوخیا داره ؟جلوش از دخترا چیزی میپرسه یا نه و توجه شو به اون دختره جلب کنه ،هر چند میدونم کلا ایگنور میکنه اینی که من میشناسمو 😑اصلا خوشم نمیاد از این حرکتا زده باشه به خصوص که تو کلاسشون دختر زیاده 😑چون با خودم این حرکتو زده نگرانم ،وگرنه روحمم خبر نداشت ...خودش خوبه ها ،میخواد بچه ها رو مثلا مچ کنه با هم ولی این یه مورد رو نهههه😑
آخه با پسرا خیلی خوبه ،من جز معدود دختراییم که به اسم کوچیک صدا میکنه ،همه اش پسرا رو میشناسه 😑
به قول پسر مورد علاقه ام اگه همکلاسی بودیم خیلی کارا میشد کرد ،آره یکیش همین مسئول آزمایشگاهمون یه حرکتی میزد برامون تهش 😂در این حددد میدونم پیگیره بچه هاست 😁
