نمیدونم ولی احساس میکنم بعضی از خاطراتم انقدر آشفته هستن که فقط هذیان و خیال ساخته خودم میتونن باشن،همانند که از بچگی این خاطره رو داشتم و برام مرور میشد که وقتی حدود ۵ سالم بود پرستاربچه ای که مامان بابام برام گرفته بودن خودشو لخت کرده بود و سین. ه هاش حداقل چندین تا نو. ک پست. ون داشت،این خاطره از بچگی برام هست با این حال حس میکنم فقط یک تخیل یا توهمه و کلی خاطره مشابه با این دارم،مشکلم چیه؟لطفا جنبه ندارید برید بیرون