سلام دوستان
جایگاه مادرشوهرتون تو زندگیتون کجاست
دیشب همسرم حرف عجیبی بهم زد گفت چرا اینقدر برات مهمه و ناراحتی که باهات خوب باشن . بپذیر که دوستت ندارن
خلاصه بگم وضع مالی مادر همسرم خوب هست و کلا همین یه دونه فرزند هم داره اما زمانی خونه ی ما میاد زنگ میزنه و میگه من چیزی ندارم بیارم از من توقع نداشته باشید در صورتی وقتی من باهاش خونه خواهر برداراش میریم برای اونا چیزی هر چند کوچک میبره . دائم در حال طرفداری از خانواده اش در مقابل ماست . شرایط سخت زندگی ما هیچ اهمیتی براش نداره
. پشت سر من و خانواده ام پیش همسرم بدگویی میکنه
واقعا اذیت میشم .... نمیدونم شاید باید کلا بیخیال شم و قطع رابطه کنم
نظر شما چیه ممنون