من چند روزی هست دچار حساسیت ذهنی شدم
بخدا شب و روز دارم دیوونه تر میشم
برای مثال مثلاً وقتی شلوار مشکیم رو گذاشتم تو سطل زباله قبل از اینکه بندازم تو سطل زباله، به دور کمر شلوارم که نگاه کردم یهویی نسبتش دادم به یکی از اعضای خانوادم!
الان دارم به این فکر میکنم که برو شلوار رو از تو سطل زباله بردار یه بار دیگه به دور کمرش نگاه کن
دیگه اتفاق بدی برای اون عضو خانوادت نمیوفته!
شما اگر اینجوری هستین تو رو خدا بگین راه حلش چیه من برگردم به گذشته طبیعی خودم؟؟؟؟؟
ینی چی کمر شلوارتو نسبت ب یکی از اعضای خانواده دادی؟
چی نوشتی منکه نفهمیدم
کاش درست تایپ میکردی،قبل فرستادن ی دور بخون
چیزی میفهمی از نوشته هات؟؟؟
دیونه شدی
چ جوری دور کمرو ب ز شخص نسبت دادی بعد میگی دوباره نگاش کنم ک اتفاقی واسه نیفته
جایی نگو ک میگن خلی
وسواس فکریه
مقاومت کن در برابرش وگرنه بیچارت می‌کنه
وسواس فکری داری
منم اینجوریم
یه مکان هایی رو مشخص کردم مثلا میگم اون قسمت خونه بخوابم اتفاق بدی واسم میوفته
یا اون قسمت خونه بخوابم اتفاق خوبی میوفته
یا این کفشو اگه امروز بپوشم دعوا میکنم
باورت میشه همیشه ام همشون راست درمیان؟ چون تلقين میکنیم
بهش میگن وسواس فکری!
جلوش رو نگیری بدتر میشه.به جاش صلوات بفرست
برو دکتر وسوای فکری داری باید دارو بخوری
وسواس هس.خودتو مشغول کار کن
وسواس فکریه باید درمانش کنی
عنوان بزن دور کمر شلوارم شبیه صورت خواهرمه اگ نرف تو پر بازدید هرچی خواستی بگو😂
