هیچ کس منو هیچ جا نمیبره
خستم
دارم روانی میشم
هیچی لذت بخش نیست برام
دارم تموم میشم دیگه
متاهلی؟
خواهرم مجرده ماشینم داره ولی ما رو جایی نمیبره حقم دارن خب وظیفه ای ندارن که
شوهرمم هر هفته دلش میخواد تنها باشه ما رو میگه برید خونه بابات بمونید شبم نیاید
تا خودش استراحتشو بکنه
اونجام همش خجالت زده م بچه هام اذیت میکنن همش باید دنبالشون باشم شبا نمیخوابن کسی هم حوصله شونو نداره بدغذان
خلاصه که خیلی خستم
منم نمیبرن از بعد ازدواج جایی نرفتم حتی بچمم پارک نمیبره زیاد همش بهونه میکنه هوا سرده هوا گرمه
این همش بهانه های چرت و پرتومیاره در طول هفته تفریحات خودشو داره آخر هفته ها که تهطیله ما رو جایی نمیبره به خدا خستم امروز از صب گریه کردم .یه هفته بود قول داده بود امروز ببره یه چیزی که لازم داریم بخریم بعد گفت بچه ها رو بدار خونه مادرت بریم
مادرو خواهرم امروز تولد دعوت داشتن گفتم اونا امروز باید برت جایی اینم گرفت خوابید تا ساعتی که اون مغازه بست
فقط سرویس گرفت خورد و خوابید الانم چون تو روز خوابیده هوابش نمیبره میخواد دیر بخوابه باز فردا هم همین روال
من تا این یکی دنیا نیومده بود با اون یکی میتونستم بریم بیرون پارک میبردمش اینا ولی این یکی شیطونه کنترا جفتشون خطرناکه بیرون از خونه
میفهممت منم تنهایی بیرون نمیرم هم تنبلیم میشه هم بهم نمیچسبه دوس دارم شوهر ببره بگردونه بخندونه یه چیزی بخره با بچه بازی کنه منم شانس نیاوردم از سر کار که میاد میره خونه مامانش هر روز هر روز خدا روزای تعطیل به مامانش صبحا زنگ میزنه نزدیک یک ساعت تلفنی حرف میزنن باز بعد از ظهر میره خونشون وقتیم میاد میگه شبه الان کجا بریم تاریکه سرده
خدا پسراتو حفظ کنه ولی چن بار تنهایی بری بیرون عادت میکنی ولی باید مواظب باشی خیلی همسایمون دوتا پسر مثل شما داشت خیلی بلا بودن از بیرون برمیگشتم یکیشون قلاب گرف اون یکی رفت بالا از پیش نرده ها بیاد خیلی کارای خطرناک میکردن
هر روز تنهایی از پیش دبستانی برمیگردیم انقد داستان دارن که راه ده دیقه ای رو پنجاه دیقه ای میایم کوچیکه هم تا میذارمش زمین مسخواد شیطونی کنه اون یکی آروم راه میره
کوچسکه میخواد بیاد بغل کمرم له میشه تا برسم خونه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز