ویار عجیب خودم ،تو سرمای زمستون هرروز نهار و شام ابدو خیار میخوردم حدود سه ماه غذام این بود اگه چیز دیگه میخوردم باید کلا میرفتم تو دستشویی بالا می اوردم
خردن مهرنماز خاک تو باغچه
خرذن یخ سفت وسخت 😐حالت تهوع از وجود وبوی شوهر
بنده در حال حاضر تو ذهنم نسبت به تمام خوردنی ها یک ضربدر قرمز مدام میخوره و هیچ چیزی و دوست ندارم فقط اگر خوردنی هم میخورم فقط برای اینکه ضعف ازم بره و بهرسوی بدن نیاز به خوردنی داره .
اصلا غذاها رو دیگه مثه قبل دوستت ندارم
نسبت به بوی شامپو ریکا. بوی حموم.یخچال هم خیلی حساسیت پیدا کردم
فعلا هرروز از یه چیزی بدم میاد
به نظر همه چی بد است عجیب احوالاتم عجیب است
ویار من ویار عجیبی نیست ولی برای خودم عجیب بود که چطور ممکنه
من در حالت عادی از چیزای ترش متنفرم بعد تو بارداریام
شیشه ترشی رو میزاشتم جلوم و خرچ خرچ ترشی خالی میخوردم
خواهرم سر پسر اولش ویارش آبمیوه توت فرنگی بوده شوهرش کل مغازه هارو گشته بود پیدا نمیکرد،بیچاره رفته بود از اندیمشک پیدا کرد براش😅🚶♀️😁
من ی مدت از بوی شوهرم متنفر بودم هی بهش میگفتم برو حموم ولی بازم بو میداد بنظرم😑
از صدای ی خواننده هم متنفر شده بود اصلا صداش رو میشنیدیم حالت تهوع شدید میگرفتم اون زمان هم رو بورس بود همه جا آهنگاش پخش میشد 🤮
چایی یعنی جوری عاشقش بودم
گوجه
مُهر
یخ
ویار یعنی چی؟ یعنی دوست داره یا بدش میاد؟
