دیگه نیست
ادمیکه هر روز منیومد ببینم تو سختی و مشکلاتش باز اولویتش بودم
روزی صدبار زنگ نمیزد صدامو نمیشنید بیخیال نمیشد
قرار نامزدیمون بود
اما رفت ۳ماه تمام کلا ۵بار زنگ زد اونم هی امروز فردا کرد میام نیومد منم کفتم میخره تو نیستم دیگه بیایم من نیستم زنگ نزن تموم شد بزنی هم دیگه جوابتو نمیدم
خیلی حالم بده
اینکه میخواید بمونید چی شده
سر قضیه ای یه جورایی ورشکست شد تهران نتونست بمونه رفت شهر پدریش
اما خب گفت تمومش کنیم من نه شرایط نه روحیه دارم
اما خب الان داره اسنپ کار میکنه و حالش خوب بود فقط منو له کرد