2777
2789
عنوان

خانم های متاهل و اونایی ک عقدن فقط بیان

| مشاهده متن کامل بحث + 1283 بازدید | 91 پست
اره درسته ب نظرتون ب نامزدم بگم یا هیچی نگم فقط نرم

بگو نگن نمیفهمی

لطفا برا شادی روح خواهرم و پدرم با دلهای پاکتون صلوات بفرستید خدا هیچگاه داغ عزیزی رو بهتون نشون نده    عمر گرون گذشت نفهمیدم بعضیهایی که روم میخندن صرفا دوستدارانم نیستن دشمنن با سلاح خنده
بیشتر ببینید
بگو نگن نمیفهمی

در ضمن بلباتم کوچک نکن نامزدتو هر دفعه صداکنه خودت صدا کن همونکه غذای مفصل میزارید ارزش میدید اعتراضم کرد بگو هفت ماهه دعوت نشنیدم

لطفا برا شادی روح خواهرم و پدرم با دلهای پاکتون صلوات بفرستید خدا هیچگاه داغ عزیزی رو بهتون نشون نده    عمر گرون گذشت نفهمیدم بعضیهایی که روم میخندن صرفا دوستدارانم نیستن دشمنن با سلاح خنده
بیشتر ببینید

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هر دعقه ن کلا منو دعوت نمیکنه عزیزم نامزدم میبره خونشون میبینم خوابه یا شام ندارن پا میشه تازه آشپزی ...

عزیزم اون که می‌دونه پنجشنبه ها میری شبم میمونی پس چرا شام نمی‌ذاره 

پس از قصد این کارو میکنه

خب نه دعوت نمیکردن چون همش اونجا بودم دوره ی نامزدی .

ولی خب احتمالا خود نامزدت از این رفتار مادرش خجالت زده هست .

شما هم به نامزدت بگو حس میکنم مادرت خیلی دوست نداره بیام اونجا خودش رفتار مادرش را میبینه دیگه ولی نگو مادرم بهم گفته چون بگی مامان اجازه نداد بعدها هر چی بشه فکر میکنه مامانت یادت داده 

عزیز دلم

من عقد هستم

پنجشنبه ها کلا بی دعوت میرم یعنی دیگه خودشون میدونن پنجشنبه میرم شام بیشتر درست میکنن

ولی تایم های دیگه بله مادرشوهرم یا خودش زنگ میزنه یا به همسرم زنگ میزنه میگه از سرع کار اومدی برو دنبال خانومت بیارش اینجا

راجب غذاهم شب که میمونم صبح بیدار میشم میبینم بساط صبحانه آماده و ناهار هم درحال تدارکه

راجب ساده یا عیونی بودن غذا هم باید بگم شده یه روزایی رفتم غذا حاضری و ساده بوده

متاهل🧸

کم کم کمش کن رفت و امدتو تا نامزدتم گیر نده، منم مثل تو بودم خودم میرفتم میگفتم اونم مثل مادره فرق نداره اما روز به روز بی احترامیاشون بیشتر شد تا یه بار به غلط کردن انداخت منو ، هنوز یادم میافته به حال سادگیم دلم میسوزه ، تو مثل من ساده نباش مادر شوهر اول و اخر غریبس نه تو مثل دخترشی نه اون جا مادرت از اول حریم و حدود رو حفظ کن که تا اخر احترامت حفظ بشه ، به این حرفا که میگن نه برو و اشکال نداره هم گوش نده من گوش دادم نتیجش فقط بی احترامیه ، دو بار نرو ببین دفعه سوم چطوری احترامتو دارن 

فقط 13 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

میشه برای سلامتی نینی داخل شکمم صلوات بفرستید🥺

منم ۱۰ ماهه عقدم 

اوایل به شوهرم میگفتم به مامانت بگو زنگ بزنه بگه بیا خونمون 


اما الان هر وقت شوهرم میاد شهرمون،( کارش تهران)

مثلا ماهی یکبار 

دیگه میگه آماده شو بیان دنبالت 

میرم خونشون ۱ هفته ام میمونم 

همیشه نهار شام صبحانه حاضر غذای خوب درست میکنه 

من فقط کمکش سفره ميندازم و ظرف میشورم 


نمیزاره غذا بپزم وگرنه خودم اگه نباشه آشپزی میکردم 


بنظرم قضیه و به خودت و شوهرت تلخ نکن برو 

معلومه زنی اهل خونه داری نیست که غذا نمیپزه 

خودت برو وقتی میخواد غذا درست کنه بگو مامان جان میخوای چی درست کنی بزار کمکت کنم 

خونه اگه نیست خودت یه ماکارونی چیزی برا شوهرت درست کن 


دوران نامردی خیلی عالیه با این حرفا و قانونا خرابش نکنیم 

منم ۱۰ ماهه عقدم اوایل به شوهرم میگفتم به مامانت بگو زنگ بزنه بگه بیا خونمون اما الان هر وقت شوهرم م ...

من مواقعی که شوهرمم نیست اصلا نمیرم 

شده دوماه شوهرم نیومده منم نرفتم خونه مادر شوهرم 

اما هر وقت بیاد میرم.کلا دیگه مامانش میدونه وقتی محمد اومده منم میرم .

مثلا گاهی شده به شوهرم گفتم من دیگه بعد کلاسم میرم خونه .میبینم بعد کلاسم زنگ میزنه که نه مامان گفته من نهار برا فلانی ام گذاشتم حتما بیاد .یا مثلا یه روز آش گذاشته بود من گفتم میرم خونه خودمون شوهرم یادش رفته بود به مامانش بگه ، شب که رفتم گفت انقد منتظرت بودم. گفتم چرا محمد نگفته آخه .

برام آش هم نگه داشته بود 

من مواقعی که شوهرمم نیست اصلا نمیرم شده دوماه شوهرم نیومده منم نرفتم خونه مادر شوهرم اما هر وقت بیاد ...

ولی کلا مادر شوهرم خدا رو شکر زن منظمی 

همه وعده های غذایی و سر وقت درست میکنه 

همیشه سفره صبحانه از ۷ صبح پهن تا ۱۱ ظهر 

هر کس هر ساعتی بیدار شه صبحانه آمادس 


نهار سر موقع شام آماده 


اما خونه خودمون که هیچ وقت من صبانه نمیخورم .نهار مامانم کلی فکر میکنه آخرش ۳ بعد از ظهر میخوریم 

شامم که میگه اونم با تو 😐

فکر کنم مادر شوهرت عین مامان منه

خب نه دعوت نمیکردن چون همش اونجا بودم دوره ی نامزدی .ولی خب احتمالا خود نامزدت از این رفتار مادرش خج ...

منم هفته ای ۲ بار اونجا بودم ولی کم کردم الان 

شما همش چند روز یکبار میرفتی

اره درسته 

عزیز دلممن عقد هستمپنجشنبه ها کلا بی دعوت میرم یعنی دیگه خودشون میدونن پنجشنبه میرم شام بیشتر درست م ...

منم همینطور پنجشنبه ها هرسری میرفتم میدونن میخوام برم غدا بیشتر میزاره واسه فردا آماده کنه 

والا نمیدونم مامانش بهش میگه ابن حرفارو گ برو دنبال خانومت یا ن نمیدونم 

این چیزا بهم نمیگه میگه بریم خونمون میگم نمیام میگه مامانم شام گذاشته

کم کم کمش کن رفت و امدتو تا نامزدتم گیر نده، منم مثل تو بودم خودم میرفتم میگفتم اونم مثل مادره فرق ن ...

مرسی عزیزم نصیحتم کردی😘

این بار نرفتم پنجشنبه ولی فرداش جمعه با نامزدم صبح بیرون کارداشتیم گفت بیا بریم خونمون ناهار بخوریم گفتم نمیام عزیزم گفت چرا گفتم بدون دعوت جایی نمیام گفت برو بابا این حرفا چیه و..گفت مامانم غذا گذاشته بریم.

دیگه نمیدونم مامانش گفته منو بیاره یا هرسری خودش میبره اسمی از مامانش نمیاره ک گفتع مامانم تورو دعوت کنم یا ..

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792