عروسی داشتیم آرایشگر قبول کرد بیاد خونه، خونمون صندلی و مبل نداره به خالم رو انداختم گفت نه نمیشه💔دلم خیلی گرفت نمیدونم چه مرضی بود کاش اصلا نمیگفتم آرایشگر بیاد، کاش اصلا این عروسی نرم بخدا اصلاً مهم نیست من نمیدونم پدر و مادر من چرا ول نمیکنن من نمیخوام برم اصلا چرا رفتم لباس خریدم؟ مگه من کنکور ندارم چرا دارم هزینه آرایشگاه درمیارم مگه انقدر مهمه😞💔
اشکال نداره شد تجربه سخت نگیر میگذره
قراره بری عروسی و خوش بگذرونی
بخاطر یه صندلی اوقات خودت تلخ نکن
عزیزم بی کس نیستی که
به کسی نمیشه رو انداخت تو این دور زمانه
درساتو خوب بخون
یه رشته خوب قبول شو
برو سر کار خودت درآمد بدست میاری
با یه آدم حسابی آشنا میشی
بهترین زندگی رو میسازی
از هیچکسی هیچ توقعی نداشته باش
فقط خودت میتونی به خودت کمک کنی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز