فروشنده بود از اینا که معلولیت ذهنی دارن اسمشو نمیدونم
فال میفروخت پشتم بهش بود از پشت دست زد بهم جوری که انگار میخواد بغلم کنه چون کاپشن داشتم دستش به من نخورد تا حس کردم برگشتم دیدم میگه یدونه ازم بخر بچه هم نبود ولی معلوم بود آدم سالم نیس
ی شوک بد بهم وارد شد موندم بزنمش یا چیزی نگم شما بودید چیکار میکردید😐
فقط نفسم بند اومد اون لحظه انقد حالم بدشد چیزیم نگفتم