دیگه ۱۲۳ و پلیس زنگ زدم چون منو کتک هم میزد ناچارا تهش رضایت دادم چون ناچار بودم الان مثلا ساعتها به یه چیزی گیر میده هی میخنده هی مسخره میکنه منم هی میرم تو اتاق در میبندم مثلا میام بیرون باز ادامه میده ول ننیکنه هوا هم سرده نمیتونم از خونه برم بیرون بعضی وتا میرم تو راه پله لرز میگیرم باز میام تو میبینم داره ادامه میده نمیدونم چکار کنم .....تو یه خونه هستیم