2777
2789

تقریبا ۱ماهه اومدم خونه پدرمم 

شوهرم معتاد شده بود و تنبل و عصبی با اینکه با عشق باهم ازدواج کرده بودیم...خانوادش خیلی زجرم دادن خانواده منم اونو زجر دادن اما خانواده اون بشددددت بی مسئولیت و پررررو هستن مثلا الان میدونن مشکلش چیه ب روی خودشون نمیارن و کمپ نمیبرنش و مونده تو خونه منم اینجا...

باباش روزای اول اومد ک منو ببره بابام نزاشت درو باز کنیم براش و گفتیم خونه نیستیم(فک کنم فهمید دروغ میگیم)بعد اون دیگه اصلا نیومد ولی زن بابای شوهرم زنگ زد منم بهش گفتم ک معتاد شده و ب باباشم بگو ولی هییییچ خبری نیستتت

ب شوهرم گهگاهی پیام میدیم از فضولی و اینا ولی تا حالا نگفته بیا منم هی گفتم دیگه نمیام و نمیخوام و باید جدابشم

بچه هم نداریم.الان خونه بابامم دیگه راحت نیستم ۳تا خواهر بردار مجرد دارم و حس سرباری گرفتم با اینکه چیزی خدایی نمیگن و خوبن.

دلم برای خونم تنگ شده حتی برای شوهرم...

نمیدونم چکارکنم حالم خییییلی بده داغونم 

خودشم الان پول نداره ک بره کلینیک ترکش کنه و رفته قرص خواب خریده ک بخوره و ترک کنه فک کنم

بابام مامانمم دوس ندارن تا کسی نیومده دنبالم برم

چکارکنم خیلی گیجم

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز