2777
2789
من فقط میخوام از،این ساختمون بریم نمیخوام فکر کنن بخاطر اوناست شوهرم نمیاد جدی جدی راهکار بدین لطفا

خونه داره؟

وقتے دیدین یڪے نمیخوادتون، اگه همون اول برین فقط دلتون میشڪنه ولے اگر به بودن باهاش اصرار ڪنین غرورتونم میشڪنه!

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

شما خودت روت میشه

بله چرا که نشه من شرایط ضمن عقد گذاشتم.مثل حق طلاق.وقتی پای ارامش و امنیت زندگی باشه باید گذاشت.من پدرم این حقو گرفت

وقتے دیدین یڪے نمیخوادتون، اگه همون اول برین فقط دلتون میشڪنه ولے اگر به بودن باهاش اصرار ڪنین غرورتونم میشڪنه!

اره بنظرم تا زوده و هنوز بچه ندارید و وابسته نیستید جدا شو اگرم اومد دنبالت شرط کن خونه جدا برات بخر ...

آخه مادرم میگه شاید الکی میگه بعدا بره 

میخواستن یه خونه بزرگ اینجا بسازن که پا گیرم کنن

نزاشتم فعلا

الان میگن نه ما گفتیم تو ساختمون جدایید

توام بگو ما هم گفتیم اینارو نگه نمیداریم

وقتے دیدین یڪے نمیخوادتون، اگه همون اول برین فقط دلتون میشڪنه ولے اگر به بودن باهاش اصرار ڪنین غرورتونم میشڪنه!

عزیز اگر شوهرت پسر آخریه 

پس قطعا تورو واسه همین خواستن کلا ک از پدر و مادر خواهر و برادر معلولش نگهداری کنی این خواهر مجردش خوب تهش ازدواج می‌کنه 

زمان خواستگاری و نامزدی نباید ب صورت غیر مستقیم میگفتی کلا باید شرط بله گفتنت از همون اول جدایی از اونا باشه 

بعدم ب نظرت پرستار میگیره !!تا وقتی تو مفتی نگهداری کنی مگه خنگه 

اگر واقعا این قضیه راسته و تو همچین خریت محضی کردی ک ب پسر آخری با این شرایط بله گفتی برو قهر زود بر نگرد حدود شش ماه بمون خونه پدری ب پدر مادرت هم بگو از دومادشون طرفداری کنند اما تو پا تو کن تو ی کفش بگو یا جدا یا طلاق پسرم وقتی مهریه میخوره ب دماغش و اگر تو رو یکم دوست داشته باشه با ساز تو میرقصه 

به هر حال کلک زدن دیگه . الآنم میگه پرستار میگیریم ولی نمی‌گیرن من نمیتونم بگم جدا شو یا نه سر این ق ...

فقط بره از این ساختمون دبگه همه چی حله ولی نمیاد 

امروز میگفت چرا نمیگی هر جا رفتیم این دوتارو هم ببریم 

منم گفتم تو باید مثل فلانی ها تو خواستگاری میگفتی شرایطم اینه قرار نیست برم از اون ساختمون چرا نگفتی 


لزومی نداره بهشون همچین حرفی بزنی درواقع بخاطره دروغ شوهرت و پدرشوهرته که بفکر جدایی افتادی من یه پی ...

بابا گلم فعلا که من نگهشون نمیدارم 

پدر و مادرشون هستن منظور شوهرم بعدهاست و من میخوام تا کار از کار نگذشته بریم

فقط بره از این ساختمون دبگه همه چی حله ولی نمیاد امروز میگفت چرا نمیگی هر جا رفتیم این دوتارو هم ببر ...

داره رک و پوست کنده میگه چرا نمیگی این دوتارم با خودمون ببریم خو میگفتی برا اینکه مجلس خواستگاری گفتیم نگهداریشون با من نیس هر کی قیمشو گرفته خودشم دندش نرم نگهشون داره یا پرستار بگیره 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792