2777
2789
بزرگترین ظلم رو پدر مادر شوهرت کردن که تو سن پیری بچه دار شدن اونم ناقص بدنیا آوردن الآنم حتی نمیتون ...

نه بچه های اولن 

الان نگهداری میکنن ولی چند سال دیگه چی 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

تو خسته نمیشی پیگیر زندگی منی

من پیگیر نیستم

وقتی هر روز یه تاپیک جنجالی جدید میزنی میبینم

حالت امروز بده؟ اتفاق بدی پیش اومده؟ حس میکنی بدبخت شدی؟ یه لحظه صبر کن. از خودت دور شو. توی تاریخ دور شو. اتفاق هایی رو به یاد بیار که فکر میکردی ازشون زنده بیرون نمیایی. چی شد؟گذشت. به اتفاق هایی فکر کن که توی طول تاریخ برای آدمها پیش اومده.به جنگ به قحطی به بیماری ها. حالا توی جغرافیا از خودت دورشو. به کشورهای دیگه فکر کن. به آدمهای دیگه. دردت در مقایسه با دردهایی که بشر متحمل شده چقدر بزرگه؟ چقدر عمیقه؟ من اینجوری با مسائل ناخوشایند برخورد میکنم و یهو میبینم ای بابا درد من چقدر کوچیکه 

چقدر راحت به فکر طلاق میشید....


تنها راهش اینه به هر شیوه ای شده شوهرتو راضی کنید که از اونجا برین

به خودشم بگو قرار نیست کلا بزاریشون کنار برای سر زدن و دکتر بردن و کمک کردن بره پیششون

خدایا دوستت دارمممم ❣❣

اره بنظرم تا زوده و هنوز بچه ندارید و وابسته نیستید جدا شو اگرم اومد دنبالت شرط کن خونه جدا برات بخرن چون انگار قراره خودت نگهشون داری احتمالا پرستاری هم درکار نیست

پروفایلم یکم پیرزنیه ولی خودم یه دختر دانشجوی زمستونی ام 🛼🍪❄️☃️کاربری اولم سال ۹۸ به خاطر دفاع از واکسن ترکید :))🦦

دوباره بااین کاربری اومدی😍

❤️

حالت امروز بده؟ اتفاق بدی پیش اومده؟ حس میکنی بدبخت شدی؟ یه لحظه صبر کن. از خودت دور شو. توی تاریخ دور شو. اتفاق هایی رو به یاد بیار که فکر میکردی ازشون زنده بیرون نمیایی. چی شد؟گذشت. به اتفاق هایی فکر کن که توی طول تاریخ برای آدمها پیش اومده.به جنگ به قحطی به بیماری ها. حالا توی جغرافیا از خودت دورشو. به کشورهای دیگه فکر کن. به آدمهای دیگه. دردت در مقایسه با دردهایی که بشر متحمل شده چقدر بزرگه؟ چقدر عمیقه؟ من اینجوری با مسائل ناخوشایند برخورد میکنم و یهو میبینم ای بابا درد من چقدر کوچیکه 

اگر برات خیلی مهمه به شوهرت بگو نمیتونم تحمل کنم یا جدا بشیم یا خونه مستقل اگرم صبوری و میتونی که بس ...

نه تحمل نمیتونم بکنم بزرگترین دغدغم همینه 

بهش غیر مستقیم هزار بار گفتم بریم و فلان میگه نمیشه 

مادرم میگه شوهرت مشکل جدی نداره بخاطر این موضوع جدا نشو دل اونارو هم نشکن

و میگه شاید شوهرت الکی میگه و بعدا خودش بره 

منم میخوام خودش بره راهکار ندارین

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792