خانما من بچم یه سالشه. اوایل ک زایمان کرده بودم مادرشوهرم روزی چند بار میومد خونمون (کاری واسم انجام نمیدادا فقط مینشست بچه رو بغل میکرد ) همشم توکارام دخالت میکرد. تو همه چی . از حموم کردن بچه بگیر تا.... هی گفتن شیرت کمه باید شیرخشک بدی ک بچم دیگ سینم نگرفت. هم مادرشوهرم هم خواهرشوهرم. الانم هروقت که بچم مریض میشه ۲۰ بار زنگ میزنن و هی تجویز میکنند. تا میرم خونشون اولین سوالش اینه بچم چی خورده؟؟ منم باید بشینم بگم ک امروز چی بهش دادم. وقتی یاد اوایل زایمانم میفتم دلم میگیره حالم بد میشه. وقتی میبینم بقیه راحت لذت بچه داری میبرن ولی ایناکلا تو کارای من دخالت میکردن. الانم تا بچم میبینه فقط بهش میگه بگو عمه. بچمم عمه از دهنش نمیفته و فقط دوس داره پیش اون باشه. هی خدا ناشکری نمیکنم ولی از وقتی یچه گیرم اومد زندگیم از این رو ب اون رو شد و آرامشم رفت.
اینقد رفتاراشون عذابم داده ک یه وقتایی دلم میخواد بچم کاری بهشون نداشته باشه ولی متاسفانه بچم بخاطر رفتارا و محبت های بیش اندازه خواهرشوهرم خیلی وابستش شده.
کمتر رفت و آمد کن. خودت هم زبون داشته باش. مامان بابا یاد بچه آن بده. هر وقت کسی هم چیزی تجویز کرد بگو خودم میدونم چکار کنم . اینها از بی زبونی خودته. وگرنه همه سال اول و دوم بچه داریشون مکافات دارن آرامش هم ندارن . چون کار بچه زیاده. شما هم بنظرم افسرده ای. برو مشاوره
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
کمتر رفت و آمد کن. خودت هم زبون داشته باش. مامان بابا یاد بچه آن بده. هر وقت کسی هم چیزی تجویز کرد ب ...
نمیشهه شوهرم هرروز بچه رو یه سر میبره اونجا. اگ هم بگم نه دعوا میشه. و وقتیم جواب مادرشوهرم میرم شوهرم ناراحت میشه. واقعا موندم باید چیکار کنم. مثلا اگ ی ذره لباس بچه کثبف باشه فوری میگه لباسش کثیفها
میفهمم چی میگیبچه ات بزرگتر بشه خودش دور میشه از عمه و مادربزرگش اکثر بچه ها همینجوری میشن
بخدا من قصدم نیس ازاونا دورشون کنم ولی رفتاراشون رو اعصابه. مثلا مادرشوهرم ب بچم یاد داده ک باید ب دختر خواهرشوهرم بگه آبجی. و اینقد جلوش میگه عمه ک آدم دیگ حالش بد میشه. از وقتی بچم دوماهش بود هی بهش میگفت عمه .
الانم تا لباس میکنم تن بچم و میفهمه مبخواییم بریم بیرون هی میگه عمه عمه