اوضاع زندگیمون چند وقته تیره و تاره ...
هر لحظه، فقط یک قدم داریم تا بحث.
هر دو مون انگار از هم خیلی چیزا رو به دل گرفتیم.
و شخصن از طرف خودم منتظر یک تلنگرم که بووووم... !!
چند روزه حس میکنم اهمیت همسرم برام کم شده ...
قبلن بیشتر وقتا شادی و انرژی ارتباط و فضامون، روی دوش من بود. ولی جدیدن اصلن تلاش نمیکنم مثل گذشته اوضاع رو خوب کنم و خودمون رو خوشحال کنم.
چند روز دیگه، وقت تراپی حضوری گرفتم.
امیدوارم مفید باشه
یه کم خسته ام ازش،
و احتمالن خسته«ایم» از هم.
🥺😮💨