خیلی دو دلم و ترس دارم مامان های با تجربه لطفا کمکم کنید
پسرم نزدیک ۳ سال رو تموم کنه
کلا از تک فرزندی و تنهایی خودم بیزار بودم همیشه و هستم
دوست دارم بچه داشتم اصلااا ۳ تا
امااااا ، من تو بارداری خیلی بهم میریزم از نظر روحی و جسمی ( ویار ) اصلا افسرده میشم انگار ...
فقط بخاطر این مشکل می ترسم
چیکار کنم واقعا ... اون روزای بارداری برام کابوسه ... استرس هاش و ...
کسی بوده مثل من باشه اولی اش رو دومی خیلی خوب باشه ؟ یا اصلا میشه کاری کرد افسردگی و اضطراب بارداری نگرفت ؟
با یک روانشناس صحبت کنید
دختر منم همست پسرشماست دوست دارم حتما به زودی بچه دوم بیارم.فکر کنم مثلا دوران بارداری سه ماهه اولش تو فصل خوبی باشه کمتر اذیت بشید. مثلا تابستون سخته واقعا
عزیزم شما باید بری پیش یک‌ماما که طب سنتی هم انجام میده از قبل بارداری به شما رژیم هایی میدن که این مشکلات و نداشته باشی در حقیقت بارداری سالمی داشته باشی. اصلاح سبک میدن.البته پیش هر کی نرو. کاش اسمش یادم بود بهت میگفتم. تو اینستا پیج داشت و خیلی دکتر خوبی بود.
من سر دختر اولم افسردگی شدید داشتم جوری که مینشستن همینجوری الکی اشک میریختم ، اما اللن دختر دومم دو ماهسه اولی هم سه سالشه انقد درگیر اولی بودم که اصلا افسردکی و این داستانا کلا فراموشم شده ، البته الان به شدت خسته میشم رسیدگی به دو تا بچه کوچیک واقعا سخته من همیشه میگفتم تا دخترم ۶-۷ ساله نشه دومی رو نمیخوام اما ناخواسته باردار شدم
انشالله که هرچی صلاحته برات پیش بیاد
ولی منم دومی رو گذاشتم بدنیا بیاد اصلا به فکر بعدش نبودم ناشکری نمیکنم هزاران بار شکررررررش
ولی الان که اومده خیلی خسته میشم عصبی میشم وقت ندارم‌بخودم برسم افسرده شدم
همه هم بهم‌میگن این روزا میگذره ولی ...
منم اینجوری بودم سر دومی هم همون بودم شاید بدتر چون پسر اولم هم یکساله بود ادیت شدم تو بارداری با پسرم یه بار تندی کردم از بس حالم بد بود تا آخر عمرم اون شد برام عداب وجدان ولی خب چاره نبود تحمل کردم الان اولی سه ساله دومی ۲۰ ماهشه از شیر هم گرفتم دومی رو بهترم
من دخترم ۶ سالشه الان باردارم.سه سال زوده ب نظرم یکم ب خودت استراحت بده بازم اگر توانش داری خودت بهتر میدونی پسرت از پوشک گرفتی خودش تنهایی توالت میره؟ بعد وسط بارداری برات مشکل نشه
من هم مثل شما بودم اما بچه دوم نیاوردم و الان پسرم نوجوان شده و خیلی خیلی خوشحالم که احساساتی نشدم یه بچه دیگه رو به این دنیای مزخرف نیاوردم. دنیا جای خوبی نیست دیگه.
حالا اولی سه سالشه خوبه من پسر دومم که دنیا اومد اولی فقط ۲۰ ماهش بود پدرم در اومد تنهای بزرگ کردم کمکی نداشتم تازه از مادر شوهرم هم هزار بار حرف شنیدم بخاطر نا مرتبی خونم ولی به جهندم خوشحالم دومی رو دارم دوتا هستن به شدت سخته ولی شیرینیه
