عزیزم
همین اول راه نشون بده حساسی روی این مسائل
وگرنه یک عمر باید حرص بخوری
قشنگ میگفتی توقع داشتم کادوی بهتری ازت بگیرم
از قبل میگفتی بیا بریم برای مادرها خرید کنیم
بعضی مردها کلا تواین فازا نیستن باید هلشون بدی
اصصصلااا قبول نکنیااا
اون باید ی تیکه طلایی چیزی برات میگرفت
بعد تو برداری کلدو بدی بهش ؟بزار از الان حالیش بشه
شاید بلد نیست
اولین بار براش بخر و تو حرفا بهش یاد بده برای هرکاری مشورت کنه و برات بخره
بچه ها وسط این بحثا که اسی واقعا حق داره من چی بخرم همیشه اون برام خرید کرده و من نداشتم دستم خالی بود برا تولد و روز مرد ایده بدین
اینطور که میگی پس کلا خودشو زده به کوچه علی چپ
از همین الان رک و مستقیم بهش بگو
بفهمه که این چیزا برات مهمه و نباید اینجوری باشه
خب چی جواب داد؟
اصلا از اینکه توقعاتت رو بگی خجالت نکش
اون باید خجالت بکشع نه تو
درخواستت رو رک بگو چون مردا ذهن خوانی بلد نیستن
منم مثل شما هی تو عقد غصه خوردم توی خودم ریختم
اخرش،شوهرم گفت توهرچی خواستی من انجام دادم
بعد دیدم تقصیر خود خنگمه راست میگفت خجالت میکشیدم درخواستی نداشتم که
یکبار دیگه در آرامش زمانی که هیچ مناسبتی نیست
مجدد همه این مسائل براش بطور شفاف توضیح بده شما
بگو من چیزی لازم داشته باشم توانایی خرید دارم تا قبل از
ازدواجمون هم هر چیزی که خواستم خریدم و محتاج نیستم و نبودم
اما یک سری چیزا هست که با انجام دادن یا ندادنش موجب حال خوب و نشانه اهمیت ارزش قائل شدن برای طرف مقابل هست
من با یک کادو خیلی کوچک واقعا خوشحال میشم
چون می‌دونم یادت به من بوده توی قلب و ذهنت بودم که اینو برام بخری پس دریغ نکن خودتو به اون راه نزن
نذار همیشه یک موضوع را تکرار کنم وقتی خودم بگم دیگه برام اون چیز ارزش نداره
یکبار برای همیشه این موضوع توی ذهنت جای بده
ببین نتیجه چه خواهد شد
