بچه ها من یه دوره بسیاااااار سختی کشیدم تورندگیم
یعنی گرفتاربودیم خانوادگی و خیلی عذاب کشیدم تا قرص و بستری بیمارستان روان و ... پیش رفتم
همیشم دلم میخواست اگه مسکلاتم حل شد زندگیم اروم شد نمازبخونم من کلا نمازنمیخوندم فقط دوسه سال اول سن تکلیف رسبدنو خوندم دبگه نخوندم
حالا زندگیم اروم شده همه اون گرفتاریا حل شد و شرش ازسرمون کم شد و برای ازدواج هم دقیقا کسی که میخواستم و دقیقا طبق معیارام بود بطور سنتی پیداش شد نصیبم شد و عقدیم الان
میخوام نمازامو شروع کنم ولی نمیتونم چکار کنم 🤕
تاحالا چندباااار سعی کردم کلی نهایت یه هفته خوندم و باز ...