پدرشوهرمو میگم
یه بار حلیم عدس گرفته بود خودش از گوشه ظرف خورده بود بقیهشو داده بود شوهرم آورد بالا (طبقه بالاشون هستیم) همون روز منو شوهرم بحثمون شد دعوامون شد وسط دعوا و بحث شوهرم ظرف حلیم عدس رو همونجوری نشسته (یه مقداری هم هنوز داخلش بود) برداشت برد پایین. بعد از بالا شنیدم که پدرشوهرم داشت فحشم میداد میگفت "آشغال عوضی ظرف رو نشسته. گذاشته من بشورم. من باید ظرفشو بشورم"
حالا اینا گذشت...
کلا پدرشوهرم کار کامپیوتری که داره همیشه زنگ میزنه بیا برام انجام بده مثل امروز. دلم میخواد بزنم توی صورتش که تو همونی که مثل چی به من فحش میدادی بخاطر یه ظرف...