با این وضع امروز مرخصم کردن همش سه روزه بستری ام تازه دارو ها رو از روز دوم فقط سفتر زدن هر ۱۲ ساعت و گفتن دیگه دارم نمیدیم یه قرص سفیکسیم برو خونه بخور، تمام
ماما های بد اینجا عصابمو بهم ریختن من از دردی که دارم گریه میکنم نه میتونم بشینم نه پا شم نه نفس بکشم نه تکون بخورم عفونت کلیه چپم رو سه سانت بزرگتر کرده عفونت کل کلیمو گرفته که از اون طریق پهلوم و کمرم و کل دلم و زانو هام تیر میکشن واقعا برام سخته باردارم بعد ماما های بی شعور بیمارستان دم لحظه به دکترا یا به مامانم میگن این دروغ میگه سالمه الکی خودشو لوس میکنه هیچ مشکلی نداره هیچ دردی نداره بخدا هم تختی هام میبینن چقدر سختمه دلشون برام میسوزه حتی بخش حاملگی های پر خطرم شهر مون همین یه بیمارستان داره که اینم معروف به کشتارگاه هست از بس مریضا رو به کشتن میده اطراف بلوچستانم