ببین الان تو حالت شرمندس، یعنی ی جورایی دیگ نیمخواد رابطتون به این بحث ها بکشه
پشیمون، و انگاری از ی بحران برگشتین و الان اروم گرفتین
وقتی دوباره سر این مسائل دعوا کنین، اونم از این حالتش درمیاد و شروع به دروغ یا انکار میکنه
چون دیگ نمیخواد کارتون ب طلاق بکشه شروع ب انکار ممکنه کنه
یا دعواتون بالا میگیره و این فازی ک الان برداشته میاد بیرون
میدونم سخته، ولی سعی کن با خودت یا ی مشاور چیزی این موضوعو حلش کنی و این ارامش نسبی چ زندگیتوم گرفته دوباره تبدیل ب طوفان نشه
عزیزم بهتر یه کم درک داشته باشیم
شما که میبینید این خانم شرایط نرمال نداره و حالش خوب نیست چرا بهش تیکه و کنایه میزنید همه ادم ها با یه چالش های دست و پنجه نرم میکنن کلا زندگی همینه کیه که مشکل نداشته باشه این چه حرفیه که خدا جای حق نشسته واقعآ حرفتون زشته
مثلا چون من چند روز پیش این شماره و تو روبیکاش دیده بودم وگفتم کیه واونم استرس گرفت و گفت نمیشناسم بخدا واینا
مثلا امروز بهش بگم این شماره ک نمیشناسی کیه ک اینجا باهاش در تماس وپیام بودی
اصلا اقا هستش یاخانم؟
مطمئنم یه دروغی سرهم میکنه ک یا یادم نیست یا یه دروغ دیگه
و من بعدش بگم ببین فلانی من بهت اعتماد کردم اما حالا ک نمیخوای بگی کیه اینو بدون حواست به زندگیت باشه و نزار بهت بدبین بشم
اینطور بهش بگم هم بده؟؟و باعث بشه نترس بشه؟؟
نه بحث این نیست ک خوشی زده زیر دلش
اسی کاملا حق داره که بخاطر این موضوع ذهن مشغولی بگیره، بی قرار باشه، هزار و یک فکر بیاد تو سرش، تا زمانی که رفعش نکنه ارامش ذهنیش برنمیگرده
بنظرم یا سعی کنه با فضای ارومی اینو گله کنه از شوهرش که ممکنه تبعات برعکسی داشته باشه
یا اینکه خودش این مشکل و با خودش حل کنه ک فکر کنم صحبت با ی روانشناس یا مشاور بهتر باشه
اینجوری تو دلش می مونه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز