ببینید من خیلییییی از زندگیم بریدم هر روز برام شده تحمل بسیار زیاد و تحمل دروازه ی جهنمه دیگه نمیتونم تحمل کنم خیلی زجر میکشم خیلی تحمل زندگیم برام سخته
با شوهرم اصلا تفاهم نداریم و خیلی بدتر از قبل شده دائم اذیتم باهاش الان چندماهه طلاق عاطفی گرفتیم جدا میخوابیم و فقط هم خونه ایم تصمیم جدایی داشتم یکیو بهم معرفی کردن فاااالشربی نشیره وقتز ربنم خودش همه چیو درست بهم گیت و گفت که اخرشم جدا میشی فقط بهم گفته چندماه صبر کن بعد اقدام کن و الان اقدام نکن اما من به زور دارم هر روز این زندگیو تحمل میکنم و اگه اینو نمیگفت از همین الان یا دو ناه زودتر اقدام میکردم ولی بهم گفته تا اخر سال صبر کن و سال دیگه اقدام کن.
شما جا من بودید چیکار میکردید؟