خیلی نگران میشه ، وقتی که میخوام تنها از دانشگاه برم خونه میگم قدم بزنم سرزنش میکنه اسنپ بگیر یا خودم بیام
یا مثلاً در مورد دیگه دستگاه لیزر گرفتم همش گیر داد که آیا با کیفیته یا نیست و ...
به درس خواندنم گیر میده میگه معدلت باید بالا بیاد و گاهی میگه اگر من همکلاسیت بودم روانی میشدم چون نمیتونم ببینم پسری باهات حرف بزنه و ..
یکم اذیت میشم ، بهش گفتم حس دختری دارم که باباش بهش گیر میده گفت برای اینه برام به شدت مهمی اما واقعا دوستدارم یکم رها کنه ...
حدودا ۸ سال ازم بزرگتره
شکاکه
حساس هست
چند سالشه؟
چند وقته باهمید؟
تو یه شهرید یا دورید از هم؟
برا شوهر شدن بهش فکر نکن نابودت میکنه
عزیزم ازادی از جهت بیرون رفتن داری؟
مثلا اینکه راحت بتونی بری بیرون خرید حالا تنهایی یا با دوستی یا خونواده ای کسی
یا وقت گذروندن برای خودت؟؟
یا مثلا تشویق میکنه شما رو که مثلا دنبال اهداف یا علایق تون برید؟
همراهیتون میکنه؟
این سوالا رو از خودتون بپرسید حتما
بنظرم ایشون واقعا شما رو دوست دارن و براشون مهم هستید
ولی نباید از مرز رد بشه که بشه کنترل ازار دهنده
مراقبت با کنترل متفاوته
و قطعا راه حل گفتگوی در ارامشه
نه دعوا
اینکه تشویق میکنه خیلی نشونه خوبیه عزیزم
این نشون میده که شما رو ازاد میزاره و دست و پاتو بقول معروف نمیبنده و محدودت نمیکنه
گفتم که طبیعیه کاملا بالاخره نگرانتونه دوستون داره بعنوان همسرتون
ولی نزارید کنترلی بشه ماجرا
از جنبه ی خوب ماجرا ببینید و وارد بشید
مثلا صحبت که میکنید شما بگو که میدونم نگرانم هستی بفکر من هستی و دوستم داری تشویقم میکنی خیلیم خوشحال هستم
ولی از یجاهایی دلخور میشم مثلا فلان قسمت بیش از حد ورود میکنی یا کنترل میکنی
