تو یه ساختمونیم و من یه بچه تقریبا شش ماهه دارم و جاریمم که همینجاست یه بچه ۹ ساله داره.
من صبحها سرکار میرم و شبا هم که خواب ندارم به خاطر بچه...
بعد آز ظهر که اومدم، حدودای ساعت پنج با بچه داشتم میخوابیدم، بچه ام تازه خوابیده بود، مادرشوهرم زنگ زد که بچه جاریت میخواد بیاد اونجا که با بچه تو بازی کنه و من گفتم خوابه، در طول یک ساعتی که خوابیده بودیم شش بار زنگ زد و خواب رو برام کوفت کرد، همش میپرسید بیدار نشده، آخرین بار گفت باشه دیگه نمیاد...
بچه ام که کاملا بیدار شد، به شوهرم که تو هال خواب بودم گفتم مادرت امروز نذاشت من بخوابم و قضیه رو براش تعریف کردم و حق رو به من داد ولی بعد نیم ساعت گفت زنگ بزنم برادرزاده ام بیاد تا با بچمون بازی کنه، گفتم نه اصلا... همه خواب و روتین زندگیشونو دارن، من شبا بیدارم و یه کم خواستم بعدازظهر بخوابم، نذاشتن...
شوهرم قرار شد بره خونه مادرش و بهشون بگه که اگه میخوان بچه رو ببین از ساعت هفت و نیم به بعد میتونن... البته خیلی سر شوهرم غر زدم، اونم با من سرسنگینه امشب...
